نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 570
40 پس سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها (صد و هشتاد مشرق خورشيد از اول ميل اعظم جنوبى آفتاب تا انتهاى ميل اعظم شمالى آن كه از اول زمستان تا اول تابستان و عكس آن است، و صد و هشتاد مغرب مقابل آنها و يا مشرقها و مغربهاى ستارگان و يا اقمار ديگر اين خورشيد، و يا اقمار هر خورشيدى) كه همانا ما تواناييم، 41 بر اين كه به جاى آنها (انسانهايى) بهتر از آنها را بياوريم، و ما هرگز (در اراده خود) مغلوب نمىشويم. 42 پس (بعد از اتمام حجت با آنها مستيز، بلكه) آنان را رها كن تا (در گرداب طغيان خود) فرو روند و بازى كنند تا روزى را كه به آنها وعده داده مىشود ملاقات نمايند. 43 روزى كه از قبرهاى خود شتابان بيرون مىآيند، گويى به سوى نشانهاى نصب شده به سرعت حركت مىكنند. 44 در حالى كه چشمانشان فرو افتاده، ذلت و خواريى (بزرگ) آنها را فرا مىگيرد، آن است روزى كه وعده داده مىشدند. سوره نوح مكّى ، 28 آيه به نام خداوند بخشنده مهربان 1 همانا ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه قوم خود را بيم ده پيش از آنكه عذابى دردناك به آنان رسد. 2 نوح گفت: اى قوم من، بىترديد من براى شما بيمدهندهاى آشكارم، 3 كه خدا را بپرستيد و از او پروا نماييد و از من اطاعت كنيد. 4 تا از گناهان شما ببخشايد و شما را تا مدتى معين (اجلى كه بر هر زندهاى به طبع اوّلى نوشته شده) مهلت دهد (و پيش از آن به كيفر طغيانتان نكشد)، همانا اجل خدايى هر گاه فرا رسد هرگز تأخير نمىافتد، اگر بدانيد. 5 گفت: پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. 6 اما دعوت من براى آنها جز فرار (از حق) نيفزود. 7 و البته من هر وقت آنها را دعوت كردم تا بر آنها ببخشايى، انگشتان خود را در گوشهايشان كردند و لباسهاى خويش بر سر كشيدند و (بر مخالفت و عناد) اصرار كردند و به شدت تكبر ورزيدند. 8 باز هم من آنها را با صداى بلند و آشكار دعوت نمودم. 9 و باز دعوت را بر آنها علنى و در اجتماعشان، و سرّى و در نهان انجام دادم. 10 پس گفتم كه از پروردگار خود طلب آمرزش كنيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 570