نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ارفع، سيد كاظم جلد : 1 صفحه : 307
26 پس، از اين خرما و آن آب بنوش و چشم خود را روشن كن و هرگاه انسانى را مشاهده كردى، با اشاره به او بگو: من براى خدا روزهاى نذر كردهام و امروز با هيچ بشرى سخن نمىگويم. 27 سرانجام مريم در حالى كه عيسى را در آغوش داشت، نزد قومش آمد. گفتند: اى مريم! كار بسيار عجيبى انجام دادهاى. 28 اى خواهر هارون! نه پدرت آدم بدى بود و نه مادرت آلودهدامن بود. 29 مريم به نوزادش عيسى اشاره كرد. گفتند: ما چگونه با بچهاى كه در گهواره است سخن بگوييم؟! 30 عيسى گفت: من بنده خدايم كه به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است. 31 و مرا در هر كجا باشم، وجودى پربركت كرده و به نماز خواندن و زكات دادن تا مادامىكه زنده باشم، سفارش فرموده است. 32 و به نيكى بر مادرم توصيه كرده و مرا متكبّر و شقىّ قرار نداده است. 33 درود بر من روزى كه متولد شدم و روزى كه مىميرم و روزى كه زنده برانگيخته خواهم شد. 34 اين، عيسى پسر مريم است. كلام حقى است كه درباره آن ترديد مىكنند. 35 خداوند منزه است از اينكه براى خود فرزندى انتخاب كند؛ زيرا اگر چيزى را اراده كند، فقط به آن بگويد: باش، وجود مىيابد. 36 پروردگار، خداى من و خداى شماست؛ پس او را بندگى كنيد كه راه راست اين است. 37 گروههايى از بين پيروان عيسى اختلاف كردند. پس واى بر آنانى كه حضور يافتن در آن روز بزرگ را كافرند؛ 38 روزى كه نزد ما مىآيند، چه خوب مىشنوند و خوب مىبينند؛ و ليكن ستمكاران امروز در گمراهى آشكارند.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ارفع، سيد كاظم جلد : 1 صفحه : 307