ازدواج دختر:اگر هريك از پدر و جدّ پدرى ـ كه در شوهر دادن دختر نابالغ و نيز بنابرقول گروهى، بالغ باكره( -->باكره)ولايت دارند ـ شوهرى را براى دختر برگزينند، برگزيده جدّ مقدّم است، به شرط آنكه هر دو عقد در يك زمان انجام شده باشد. در صورت تقديم و تأخير، عقد كسى صحيح است كه زودتر جارى شده باشد.(1)
شيردهى و حضانت:مادر نوزاد در شيردادن به او ـ در صورتى كه مجّانى شير دهد و يا قيمتى همسان قيمت ديگران طلب نمايد ـ بر ديگران اولويّت دارد وگرنه، پدر حق دارد كودك را به ديگرى واگذار كند. در اين صورت، حق حضانت نيز از مادر ساقط مىشود.(2)
مادر در صورتى كه مسلمان، آزاد و عاقل باشد و با مردى ديگر ازدواج نكرده باشد، براى حضانت كودك در دوران شيردهى (دو سال)؛ چه پسر و چه دختر اولويّت دارد، و اگر فرزند دختر باشد، بنابر قول مشهور تا سنّ هفتسالگى، براى حضانت او اولويّت دارد و پس از آن، پدر اولويّت خواهد داشت، مگر كودك بى پدر، كه باز هم مادر، در حضانت، بر وصىّ پدر و ديگر نزديكان او، حتّى پدر و مادر ميّت اولويّت دارد.(3)
رهن:در صورتى كه رهن گذارنده (راهن) مفلّس شود يا بميرد، رهن گيرنده (مرتهن) در استيفاى دين خود از مال رهنى، بر ديگر طلبكاران اولويّت دارد(4)(--> رهن).
مسجد:كسى كه زودتر از ديگران در مكانى از مسجد نشسته، نسبت به آن مكان بر ديگران اولويّت دارد. همچنين اگر با نيّت بازگشت، آن جا را ترك كند و به نشانه آن چيزى به جاى خود بگذارد.(5)
تحجير:تحجير( --> تحجير)مفيد حق اولويّت( --> حق اختصاص)است.(6)
صلات:امام معصوم در امامت جماعت بر همه، حتّى امام راتب( --> امام راتب)و صاحب منزل اولويّت دارد.(7)
معناى دوم در باب صلات آمده است.
امام راتب و صاحب منزل در امامت جماعت( --> امام جماعت)بر ديگران اولويّت دارند، حتّى اگر ديگرى در