نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 72
به همراه امير پرويز
پويان، عباس مفتاحى و چند تن ديگر يك گروه مخفى به وجود آورد و در سال 1350 با كمك
جزنى و دوستانش، سچفخا را بنيان گذاشتند. او در همان سال دستگير و تير باران شد. [1]
2- رهبران: رهبران
اصلى سازمان در واقع همان بنيانگذاران سازمان بودند. اين سازمان پس از مرگ بنيانگذاران
به دست افرادى چون مصطفى مدنى، انو شيروان لطفى، فرخ نگهدار، رقيه دانشگرى، على محمد
فرخنده، اصغر يزدى، اشرف دهقان، حماد شيبانى، كشتگر و ... اداره مىشد. كشتگر هم اكنون
نيز در خارج از كشور گاه و بيگاه به فعاليتهاى تبليغى اشتغال دارد. [2]
3- اعضا: در يكى
از اسناد درون گروهى سچفخا، به نظرات مردم پيرامون اعضاى سازمان اينگونه اشاره شده
است:
«فدائيها فردگرا
هستند مغرورند و از خود راضى. انتقاد پذير نيستند و احترامى براى سخنان ديگران قائل
نيستند و اصولًا اخلاق انقلابى [ندارند] و با توده نيستند كتابى هستند به مسئله ملى
بها نمىدهند اعلاميه گروههاى ديگر را پاره مىكنند (شواهد عينى) نداشتن نظم انقلابى
در ميتينگها و راهپيمايىها، ... خلاصه اين نمونهاى از قضاوت مردم است. اما برداشت
ما: عدهاى غير مسؤول هوادار، هميشه خود را يك وجب و نيم بالاتر از مردم مىدانند و
در واقع براى آن فعاليت مىكنند كه مردم بگويند چريك هستند و خود را قهرمان مىدانند
و حتى همان انحصار طلبى را نسبت به ديگر هواداران دارند. چه رسد به خلق. اگر مردمى
نيستند علت نداشتن انضباط حزبى [است]» [3]
4- انشعابها: سازمان
در طول مدت كوتاه زندگى خود، انشعابهاى متعدّدى را تحمّل كرده است. مهمترين اين انشعابها
در سال 1355، به رهبرى «تورج حيدرى بيگوند»
[1]
تارِیخچة سازمانهاِی چرِیکِی در اِیران، ص 113 ـ 117.