نام کتاب : تاریخ سیاسی معاصر ایران نویسنده : تلاشان ، حسن جلد : 1 صفحه : 81
4- مخالفت بعضى از
بندهاى قانون اساسى با احكام اسلامى. از جمله موارد زير:
الف- در يكى از موادّ
قانون اساسى نوشته شده بود: «اهالى مملكت ايران در مقابل قانون دولتى متساوىالحقوق
خواهند بود.» [1] شيخ در ردّ اين مادّه مىگويد مگر مىشود بين كافر و مسلم، مرتد و
غير مرتد و ... با همديگر متساوىالحقوق باشند. اين در صورتى است كه اسلام حتّى بين
بالغ و غير بالغ، مميز و غير مميز، عاقل و مجنون، پدر و پسر، زن و شوهر، غنى و فقير
و ... فرق گذاشته است. وى مىگويد هنگامى كه در هيأت مربوط به اين مادّه صحبت بود يكى
از افراد گفت اين مادّه چنان اهميّت دارد كه اگر اين باشد و همه مواد را تغيير دهند
دول خارجه ما را به مشروطه مىشناسند و اگر اين ماده تغيير يابد اگر چه تمام مواد ديگر
تغيير نكند ما را به عنوان يك نظام مشروطه نخواهند شناخت. فوراً در جواب او گفتم فعلى
الاسلام السَّلام و برخاستم. پس از آن گفتم: «حضرات جالسين بدانيد مملكت اسلاميه مشروطه
نخواهد شد زيرا كه محال است با اسلام حكم مساوات.» [2]
ب- در ماده ديگرى
آمده است: «عامّه مطبوعات غير از كتب ضلال و مواد مضرّه به دين مبين آزاد و مميّزى
در آنها ممنوع است.» [3] اشكال شيخ اين بود كه در اين عبارت فقط دو قسم از محرمات ممنوع
شده است در صورتى كه از محرمات ديگر مانند افترا، غيبت، قذف مسلم، آزار و اذيّت، فحش
و ناسزا، توهين، ترساندن و تهديد كردن جلوگيرى نشده است و مطبوعات در ارتكاب اين نوع
امور آزادند. [4]
اعدام شيخ و تسلّط
غربزدگان
برخورد خشن مشروطه
خواهان با اين عالم بزرگوار از روى دشمنى و كينه بود و بر فرض مخالفت وى با مشروطيت
به دلايل ذيل مجازاتش نمىتوانست اعدام باشد.
1- دشمنى محمدعلى
شاه با نهضت مشروطيت كاملًا واضح و آشكار بود و در واقع
[1] تارِیخ
تحوّلات سِیاسِی و روابط خارجِی اِیران، ص 140.