نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 151
بيانات فراوان ديگرى از رسول خدا بر مرجعيت علمى امام
على (ع) دلالت دارد از جمله اين حديث:
على باب علم من و تبيين كننده وحى براى امتم بعد از من
است. [1]
2- تعيين خليفه و جانشين
دغدغه ديگر پيامبر، مسأله حكومت و تداوم صحيح آن بود.
پيامبر نمىتوانست نسبت به سرنوشت حكومت نوپاى اسلامى، بى توجه باشد. آيات قرآن و رهنمودهاى
آن جناب، تكليف جانشينى را به اجمال روشن كرده بود. به حكم عقل و قرآن و رهنمودهاى
پيامبر (ص)، زمام حكومت بايستى در دست صالحترين، عالمترين و تواناترين فرد براى اداره
حكومت باشد و مصداق آن نيز روشن بود و پيامبر هم بارها او را معرفى كرده بود. همه مىدانستند
كه على بن ابى طالب برتر از ديگران است و هيچ كس از لحاظ علم، عدالت و تدبير با او
قابل مقايسه نيست؛ ولى منافقانى در جامعه بودند كه به نبوت و رسالت ايمان نداشتند و
براى رسيدن به مقام و موقعيت، اظهار ايمان مىنمودند و براى تصاحب حكومت، طرح و نقشهها
داشتند همچنان كه بسيارى نيز از ترس اظهار ايمان مىكردند و كفر و بغض و كينه خود نسبت
به اسلام و پيامبر و ياران ايشان به خصوص امام على (ع) را پنهان مىداشتند. آنان در
جنگهاى گذشته از على بن ابىطالب ضربههاى بسيار خورده و كينه او را در درون پنهان
كرده بودند و به هيچ وجه حاضر به پذيرش حكومت اهل بيت و امام على (ع) بعد از رسول خدا
نبودند. بسيارى نيز گرچه مؤمن بودند و كينه نداشتند، ولى ايمان آنان به حدى نبود كه
آنان را به فداكارى و تحمّل سختىها براى تداوم حاكميت حق وادارد و چنانچه در آينده
انحرافى پيش مىآمد، حاضر به تحمل سختىهاى مبارزه نبودند. پيامبر كه از همه اين مطالب
آگاه بود، مىديد كه اگر قبل از وفات خودش تكليف جانشينى را معين و قطعى نكند، مخالفان
و دشمنان نخواهند گذاشت بعد از وفات او،