نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 98
روحى و رفع دل آزردگى از صحابى اش عمرنبوده است؟
در چنين زمانى بانوان ديگرى، همچون ام سلمه سالمند و پرفرزندى
كه شوهرش را در جنگ احد از دست داده، در شهر غربت چه مى توانست بكند؟ آيا مى توانست
به شهر مكه نزد همان خانواده اى كه از جور ايشان تا حبشه در افريقا هجرت كرده بود،
بازگردد؟
يا آن بانوى ديگر، زينب دختر خزيمه كه دو شوهر پيش از
پيامبر كرده، و دومىِ ايشان در جنگ احد شهيد شده، چگونه مىبايست به زندگى ادامه دهد؟
همچنين دختر ابوسفيان، ام حبيبه اى كه از شدت آزار خانوادهاش
باشوى خود به حبشه گريخته، و در آنجا شوهر خود را از دست داده، درمان بيچارگى او جز
آن كه در زير چتر حمايت رسول اكرم صلى الله عليه و آله درآيد چه بود؟
ام حبيبه دختر همان ابوسفيانى است كه در راه نابودى اسلام
و خوار كردن پيامبرش از هيچ جنايتى فرو گذار نكرده و پرچم طغيانى عليه پيامبربرافراشته
نگرديده، مگر اين كه اساس و ريشهاشاز ابوسفيان بوده است. علاوه آن كه قريش به سركردگى
ابوسفيان كوشيده اند تا دختران پيامبر را به خانه اش برگردانند و اكنون همان پيامبر،
دختر همين ابوسفيان را از حبشه كابين بسته، بانوى خود گردانيده، با اعزاز و اكرام به
مدينه مى آورد. اينجا است كه ابوسفيان به خود مىبالد و جمله اى را از فرط شعف بر زبان
مى راند كه براى هميشه ضرب المثل مى شود:
ذلك الفحل لايقدع انفه!
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 98