نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 144
همانگونه كه لشكر ايران بر روم غلبه كردند
ما هم به زودى بر اسلام پيروز مىشويم. اين نوع برداشت و تحليل سياسى، گرچه
پايهاى نداشت ولى موجب تقويت روحى مشركان و تضعيف مسلمانان مىشد. خداوند براى
بىاساس ساختن تحليل آنها و ايجاد روح اميد در مسلمانان و نيز براى اثبات معجزه
بودن قرآن، اين آيات را نازل و شكست قريبالوقوع ايرانيان و پيروزى روميان را كه
امرى ناممكن مىنمود، پيشگويى كرد. [1]
دو پيشبينى:
قرآن، تحقّق دو امر مهمّ را در يك زمان،
پيشگويى كرده است:
الف- پيروزى روم بر ايران: و اين در
موقعيّتى بود كه چنين احتمالى نمىرفت؛ زيرا از طرفى جنگهاى ويرانگر سرزمين روم را
در عمق خاكش متوقف كرده بود و همچنان بخشى از خاك آن در تصرّف ايران بود. چنانكه
جمله «فى ادْنَى الْارْضِ» بر آن دلالت دارد و مقصود از آن (نزديكترين اين
سرزمين) مرزهاى خود روم است؛ يعنى كشورى كه در درون مرزهايش شكست خورده، شكستى كه
اميد پيروزى در آن نيست. [2]گرچه احتمال مىرود كه مقصود از آن، نزديكترين نقطه به
سرزمين حجاز باشد، در اين صورت نيز احتمال پيروزى نمىرفت. [3]
ب- پيروزى مسلمانان بر مشركان مكّه: ارزش
اين پيشبينى هنگامى روشن مىشود كه بدانيم مكّه در آن روز، چه موقعيّتى داشت؟ در
آن ايّام، مسلمانان مكّه، در اوج ضعف و ناتوانى بودند؛ نمىتوانستند مراسم عبادى
خود را آشكارا انجام دهند، هر روز مورد آزار و شكنجه مشركان قرار مىگرفتند.
بردهداران مكّه، باغداران طائف و كاروان داران قريش، حاكم اين ديار بودند. از سوى
ديگر دنيا، بين دو قدرت تقسيم شده بود و سرنوشت ملّتها، در «قسطنطنيّه» يا در
«مداين»- مركز دو قدرت «روم» و «ايران»- تعيين مىشد و سرزمين حجاز و مكّه و
مدينه، در وسط اين دو قدرت جهانى قرار گرفته بود.
دنيا با اين قسمت جهان ارتباطى نداشت تا
دريابد چه حركت و نهضت تازهاى شدهاست.
در چنين جايى هر موج و طوفانى كه پيدا بشود
در صحراى تشنه اين ديار فرو مىرود و