نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 31
براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم و
كسانى كه با او بودند وجود دارد.
اين دو منبع بزرگ (قرآن ونهجالبلاغه)
همچنانكه از جبهه حق، شخصيتهايى چون ابراهيم، موسى، صالح، شعيب و يوسف و ... عليهم
السلام را به عنوان اسوه معرفى مىكنند، از جبهه باطل هم افرادى را كه در تاريخ
نقش منفى داشته و منشأ انحرافات فكرى وعملى گشتهاند به عنوان شخصيتهاى
«عبرتآموز» معرفى مىكنند، همانند «فرعون»، «قارون»، «نمرود»، قوم «عاد و ثمود»،
«ابولهب» و «زليخا» و ....
حضرت على عليه السلام در خطبهاى از اين دو
گروه (حق و باطل) سخن گفته و با استعانت از تاريخ، سيماى هر يك از اقوام حق و باطل
را مجسم مىسازد و مىفرمايد:
«... چه ضررىكردند برادران ما كه در
جنگصفين خونشان به زمينريخت (و به شهادت رسيدند؟) اگر امروز نيستند كه آب تيره و
فتنهها بنوشند و غصهها بخورند. به خدا سوگند آنها خدا را ملاقات كردند و مزدشان
دادهشد و خداوند آنان را بعد از «خوف» در سراى «امن» خويش جايگزين ساخت.
كجايند برادران من؟ همانها كه سواره به راه
مىافتادند و در راه حق قدم بر مىداشتند كجاست «عمّار»؟ كجاست «ابن تيهان»؟ و
كجاست «ذوالشّهادتين»؟ و كجايند نظير آنها از برادرانشان كه پيمان بر جانبازى
بستند و سرهاشان بسوى ستمگران فرستاده شد؟! ...» [1]
در خصوص افراد باطل كه براى آيندگان
مىتوانند مايه عبرت باشند مىفرمايد:
«بى شك تاريخ قرون گذشته، براى شما بسى
عبرت آور است: كجايند «عمالقه»؟ و فرزندانشان؟ كجايند فرعون و فرعونيان؟ كجايند
دار ودسته شهرهاى «رس»؟ همانها كه پيامبران را كشتند، سنتهاى رسولان را خاموش
كردند و به جايشان سنتهاى جباران را احيا كردند. كجايند آن زورمداران كه ارتشهاى
عظيمى را بسيج مىكردند رقباى خود را هزارهزار در هم مىشكستند، لشگرها آرايش
مىدادند و شهرها پى مىنهادند.» [2]