نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 175
درس 16 پس از نهروان گروههاى ترور و غارت
معاويه،
با همه قدرت و نفوذى كه در خود و مردم شام سراغ داشت، و با همه پراكندگى كه در
ميان سپاه عراق به وجود آورده بود، مطمئن نبود كه بتواند با تهاجم به مركز حكومت
اميرمؤمنان عليه السلام پيروز گردد. چون صحنههاى هولناك نبرد «صفين» و ضرب
شستهايى كه از امام عليه السلام خورده بود، به وى اجازه چنين اقدامى نمىداد. و
پيشرفتهايى كه تاكنون نصيب وى شده بود، در سايه اعْمال «نيرنگ» بود؛ از اين رو در
پاسخ پيشنهاد برخى از يارانش مبنى بر حمله به كوفه، جواب منفى داد و گفت:
«تنها
راهِ از پاى درآوردن مردم عراق، و تضعيف حكومت مركزى، جنگ و گريز، و يورش و غارت
به وسيله واحدهاى پراكنده در مناطق مختلف عراق است؛ زيرا اين روش سبب خواهد شد
طرفداران ما به تدريج نيرومند، و جبهه عراق گرفتار ضعف و اندوه شود. طبعاً بزرگان
و اشراف عراق با مشاهده اين وضع، به سوى ما آمده، على را ترك خواهند كرد.»
به دنبال
اين تصميم، تيمهايى تحت فرماندهى افرادى چون: «نُعْمانِ بنِ بَشير»، «سُفيانِ بنِ
عَوْف»، «عبداللَّه بن مَسعده»، «ضَحّاك بن قَيْس» و «بُسْرِ بنِ ارطاة» تشكيل داد
و به مناطق مختلف عراق گسيل داشت، تا فرمان او را كه ارمغانى از نابودى و ترس و
رعب براى مسلمانان به همراه داشت، اجرا كنند.
اينكه
داستان اسفبار اين تجاوزها و غارتها را در ضمن شناسايى سردستههاى غارتگر- بطور
اختصار- بازگو مىكنيم:
نُعْمانِ بنِ بَشير
وى، كه
از انصار و طايفه خَزْرَج بود، در شورشهاى دوران عثمان از هواداران خليفه بود.
و پس از
قتل عثمان، پيراهن خون آلود او را به شام برد و تسليم معاويه كرد و از آن پس
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 175