نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160
بودند پيغام داد شبانه از شهر بيرون روند و در «ذى طُوى»
توقّف نمايند تا امام (ع) به آنان بپيوندد. [1]
حضرت على (ع) با آنكه چنين توصيهاى به آنها فرمود، خود
وى در روز روشن از مكّه خارج شد. [2] همراهان آن حضرت را فاطمه دختر رسول خدا (ص)،
فاطمه بنت اسد، مادر خود آن حضرت، فاطمه دختر زُبَيْر بن عبدالمطّلب و چند تن ديگر
از بنىهاشم تشكيل مىدادند.
هشت نفر از مشركان قريش پس از آگاهى از هجرت امام (ع)
آن حضرت را تعقيب كرده راه را بر وى بستند، ولى امام (ع) با يك ضربت كه بر يكى از آنان
فرود آورد راه را باز كرد و آنها مأيوسانه و با احساس شكست به مكّه بازگشتند.
امام عليه السّلام به راه خود ادامه داد تا به «ضَجْنان»
رسيد. در آنجا يك شبانه روز توقّف كرد. در اين مدّت تعدادى ديگر از مسلمانان مهاجر-
از جمله «امِّ ايْمَن» خدمتكار رسول خدا (ص)- به قافله هجرت پيوستند. [3]
على (ع) روز پنجشنبه پانزدهم ربيع الاوّل به «قُبا» رسيد
و بر «كُلْثُوم بن هِدْم» ميزبان رسول خدا (ص) وارد شد. [4]
حضرت على (ع) فاصله بين مكّه و مدينه را با پاى پياده
طى كرد. از اين جهت وقتى وارد «قُبا» شد كف پاهايش بريده بريده شده بود و از آنها خون
مىچكيد.
رسول خدا (ص) با ديدن حضرت على (ع) او را در آغوش گرفت
و چون
[2] . ر. ك. اعيان الشيعه، ج 1، ص 337. در اينكه خروج
حضرت على (ع) از مكّه پنهانى بوده يا آشكار، نقلها مختلفاست از نوشته بعضى از مورخان
مثل حلبى در السيرة الحلبيّه، ج 2، ص 53 و ابن اثير در اسد الغابة، ج 4، ص 19 چنين
بر مىآيد كه امام (ع) مخفيانه هجرت كرده است. روى همين جهت شبها راه مىرفت و روزها
مخفى مىشد. ولى از بعضى نوشتههاى معتبر ديگر، همچنين از گفتگوهاى كه بين امام (ع)
و ابو واقِد لَيْثى و نيز بين آن حضرت و تعقيب كنندگان صورت گرفت بر مىآيد كه خروج
آن حضرت علنى و آشكار بوده است (ر. ك. بحار الانوار، ج 19، ص 65-66)
[3] . ر. ك. البرايه والنهايه، ابن كثير، ج 3، ص 195
[4] . ر. ك. البدايه والنهايه، ابن كثير، ج 3، ص 195
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160