نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 87
فرماندار جديد بر
مردم فشار آورد و آنان را تهديد كرد. با اين حال جز تعداد اندكى زير بار فرمان نرفتند.
بنىهاشم به رهبرى امام حسين عليه السلام در رأس مخالفان قرار داشتند.
والى مدينه جريان
را به شام گزارش كرد و افزود: خاندان پيامبر نهتنها بيعت نكردند بلكه عليه دستگاه
خلافت موضع گرفتند.
معاويه براى جلب
نظر مخالفان، نخست نامههايى براى چهرههاى سرشناس مدينه از جمله امام حسين عليه السلام،
ابن عباس، ابن زبير و عبداللّه بن جعفر نوشت. در نامه وى به امام حسين عليه السلام
آمده است:
كارهايى از تو به
من گزارش شده است كه آنها را شايسته تو نمىبينم. از خدا بترس و امّت را به فتنه نيفكن.
امام عليه السلام
در پاسخ، نامه مفصّلى نوشت و ضمن آن يادآور شد:
... در نامهات يادآور
شده بودى كه گزارشهايى از من به تو رسيده كه در خور شأن من نبوده است ... آنچه از من
به تو گزارش شده يك مشت سخنان بىاساس است كه چاپلوسان و سخنچينان تفرقهافكن و دروغپرداز،
جعل كرده و به تو گزارش دادهاند.
من قصد جنگ و مخالفت
با تو را ندارم. و اين تصميم به خاطر ترس از خدا است نه به واسطه ترس از تو و يا ياران
ستمگر و بىدين تو. ... و نيز نوشتهاى كه من مواظب رفتار و دين خود و امّت محمّد صلى
الله عليه و آله باشم و در ميان امت بذر اختلاف و فتنه نيفكنم.
من هيچ فتنهاى بزرگتر
از سلطه تو بر اين امت سراغ ندارم و هيچ وظيفهاى برتر از جهاد با تو نمىشناسم
... اى معاويه! هر مقدار توان دارى دشمنى و نيرنگ كن؛ چه آنكه اميدوارم كينه و مكر
تو جز به خودت زيان نرساند.
ديگران نيز به فراخور
جايگاه و شخصيت خود، پاسخ معاويه را دادند. معاويه تصميم گرفت به مدينه برود و با مخالفان
گفتگو كند شايد بتواند به نتيجه برسد.
وى به محض ورود به
مدينه حسين بن على عليه السلام و ابن عباس را احضار كرد و ضمن دلجويى آنان و تمجيد
از رسول خدا صلى الله عليه و آله و توجيه شرعى اقدام خود درباره يزيد، به توصيف و تمجيد
وى پرداخت و او را فردى بردبار، آشنا به سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و قرائت قرآن
معرفى كرد و از آنان خواست به خواسته وى پاسخ مثبت دهند.
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 87