نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 82
اموال خودم ظرفيت اين همه بخشش را
ندارد و نسبت به بيت المال هم حق شما مانند حق فردى است كه در دورترين نقطه مملكت
زندگى مىكند. [1]
ه- بذل و بخشش به علويان: در طول
حكومت بنى اميه، علويان از عطاهاى عمومى محروم بودند و عمربن عبدالعزيز تنها خليفه
اموى بود كه آنان را از بيت المال بهرهمند ساخت. عمر به عامل خود در مدينه نوشت
كه ده هزار دينار بين فرزندان على و فاطمه عليهماالسلام تقسيم كند زيرا مدتها است
كه حقوق آنان ادا نشده است. [2]
و- اعتراف به ستمگر
بودن خلفاى بنى اميه: فردى ازخوارج مشهور به »شَوْذب»
در عهد ابن عبدالعزيز خروج كرد. عمر ضمن نوشتن نامهاى به او، وى را به مناظره
دعوت كرد. شوذب دو نفر از ياران خويش را براى مناظره با عمر روانه كرد. آنان از
وجه مشروعيت خلافت وى سؤال كردند وعمر درجواب گفت: من خود طالب خلافت نبودهام،
لكن خليفه قبلى بر عهده من گذاشت و كسى هم مخالفت نورزيد. آنان مطرح كردند كه تو
با اعمال و رفتار گذشتگانت مخالفت مىورزى و آن رفتار را ظلم مىشمرى، پس از آنان
تبرى بجوى و آنان را لعن كن. عمر ضمن اعتراف به ظالم بودن آنان از لعن طفره رفت. [3]
ايرادات وارد بر
ابن عبدالعزيز
با اين كه عمر باسيره ظالمانه
پدران واجداد خويش مخالفت ورزيد و روش نسبتاً عادلانهاى پيش گرفت و لى چند اشكال
اساسى بر وى وارد بود از جمله:
1- غصب خلافت: عمر كسى نبود كه
مشروع نبودن خلافت خويش و خاندانش را تشخيص ندهد، ولى حرص بر حكومت او را از
بازگرداندن اين حق به صاحبانش