نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 70
سرانجام همان گونه كه حضرت فرموده بود، كرّه اسب متولد
شد. خدمت حضرت كه رسيدم فرمود: اى زاده سعيد، آيا در مورد آنچه ديروز به تو گفتم، ترديد
كردى؟ آن كه در خانه دارى، فرزندى يك چشم به دنيا خواهد آورد.
ابراهيم مىگويد: همسرم وضع حمل كرد و محمد فرزندم يك
چشم داشت. [1]
شواهد زيادى نيز در زندگانى امام جواد (ع) است كه آن حضرت
از مرگ افراد خبر داده است كه به ذكر دو نمونه بسنده مىكنيم.
«عمران بن محمد اشعرى» مىگويد:
به حضور حضرت جواد رسيده عرض كردم: «ام الحسن» به شما
سلام مىرساند و جامهاى از جامههاى شما را براى استفاده به عنوان كفن درخواست مىكند.
حضرت فرمود: او از جامههاى ما بىنياز گرديد.
«عمران» مقصود امام (ع) را دريافت نكرد، تا آن كه خبر
وفات آن زن را شنيد. [2]
«امية بن على» مىگويد:
خدمت امام جواد (ع) بودم. روزى كنيز خود را طلبيد و فرمود:
به اهل خانه خبر ده تا مهياى ماتم شوند. هنگامى كه خبر به آنان رسيد گفتند: عزاى چه
كسى؟ فرمود: ماتم بهترين مردم روى زمين على بن موسى الرضا (ع)
راوى گويد: پس از چند روز خبر رسيد كه حضرت رضا (ع) در
همان روزى كه امام جواد (ع) فرموده بود به شهادت رسيده است. [3]
آگاهى از زبان حيوانات
علم امامان عليهم السلام منحصر به فهم زبانهاى گوناگون
يا سخن
گفتن با گويش هاى مختلف نيست بلكه آن بزرگواران زبان حيوانات
را درك مىكردند و قادر بودند با آنها تكلم كنند و گاه آنها را به سخن گفتن با ديگران
امر مىكردند.
قرآن كريم درباره آگاهى حضرت سليمان (ع) به زبان پرندگان
مىفرمايد:
[1] - دلائل الامامه، ص 210
و مسند الامام الجواد (ع)، ص 130