نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 185
خلاصه
مأمون پس
از ناكامى در مرحله نخست، پيشنهاد اصلى خود يعنى موضوع ولايتعهدى را مطرح كرد.
امام (ع) فرمود: من زودتر از تو خواهم مرد و افزود اگر بخواهم نام قاتلم را نيز
مىگويم، سپس به انگيزه مأمون از اين همه اصرار اشاره كرد.
مأمون،
پيشنهاد خود را با جديت توأم با تهديد عنوان كرد. امام (ع) وقتى با تهديد مواجه
شد، ولايتعهدى رابا كراهت پذيرفت.
مأمون،
در ماه رمضان سال 201 هجرى مجلس جشن با شكوهى برگزار كرد و امام رضا (ع) را بطور
رسمى به ولايتعهدى برگزيد و همگان بر اين مسأله با وى بيعت كردند.
مأمون
براى نشان دادن صداقت خود در اين اقدام، دست به اقداماتى زد، از جمله:
1- لباس
سياه را كه شعار عباسيان بود از ميان برداشت و پوشيدن لباس سبز را كه شعار علويان
بود سنّت كرد.
2- يك
دختر خود را به امام رضا (ع) و دختر ديگرش را به امام جواد (ع) تزويج كرد.
3- دستور
داد به نام امام رضا (ع) سكّه زنند و همه جابه نام آن گرامى خطبه بخوانند.
پذيرش
وليعهدى از سوى امام رضا (ع) چند علت داشت:
الف- اگر
نمىپذيرفت جان خود و شيعيانش در معرض خطر قرار مىگرفت.
ب- مردم،
اهل بيت را به فراموشى مىسپردند.
ج- مصلحت
اسلام و مسلمانان ناديده گرفته مىشد.
اقدام
مأمون، در جامعه اسلامى بازتابهاى مختلفى داشت: علويان و مردم مدينه از آن استقبال
كردند. در بغداد، بعضى پذيرفتند ولى بعضى ديگر در برابر آن موضع گرفتند. موضع مردم
كوفه نيز منفى بود.
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 185