responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 133

شدى، سه روز مدينه را بر لشكريان حلال و مباح كن، آنچه از مال، چهار پايان، درهم، سلاح يا غذا بيابند، براى خودشان باشد و بعد از سه روز از قتل و غارت دست بكشيد.»»

سپاهيان يزيد به سوى مدينه حركت كردند و اهل مدينه كه خبر آمدن سپاه را شنيدند، بر بنى‌اميه سخت گرفتند و آنان را بين مرگ يا پيمان بر يارى نكردن سپاه شام مخير ساختند و آنان عهد كردند كه با سپاه شاه عليه مردم مدينه نجنگند و نقاط ضعف مدينه را بر ايشان نگويند؛ و بدين سان اجازه خارج شدن از شهر را به دست آوردند.

قيام كنندگان براى جلوگيرى از هجوم شاميان، بين خود و آنان خندق زدند و لشكر خود را به چهار قسمت تقسيم كردند. دسته‌اى به فرماندهى عبدالرحمن بن زهير در سمت خندق و دسته دوم به فرماندهى عبدالله بن مطيع و دسته سوم به فرماندهى مَعقِل بن سنان اشجعى در سمت شهر در دو جهت چپ و راست و دسته اصلى به فرماندهى عبدالله بن حنظله در مركز ميدان مستقر شدند. «2»

سپاه شام در نزديگ شهر با فراريان اموى برخورد كردند و از آنها اطلاعات خواستند. عبدالملك بن مروان مُسلم را راهنمايى كرد و نقاط ضعف و مناطق قابل نفوذ را به او نماياند و پيشنهاد داد از منطقه حرّه- طلوعگاه خورشيد- در اول روز بر آنها بتازيد زيرا در آن وقت خورشيد پشت شما و روبروى آنهاست و ديدشان را كم مى‌كند و گرمايش آنان را مى‌آزارد و سبب ضعف آنان و قوت شما مى‌شود. «3»

سپاه شام با انقلابيون مطابق نقشه عبدالملك درگير شد. انقلابيون در مراحلى توانستند آنان را شكست دهند. انقلابيون شجاعانه مى‌جنگيدند. عبدالله بن حنظله پرچم را بلند كرد و فرياد كشيد:

«هر كس مى‌خواهد زودتر به بهشت برسد، در كنار اين پرچم بماند.» «4»

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 133
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست