responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 240

شود بايد بين او بيننده، هوا و روشنايى وجود داشته باشد، زيرا هر دو آنها در عاملى كه موجب ديدن مى‌شود- يعنى برابرى و همسويى در جهى كه هوا و نور بين آنهافاصله است- مساوى و مشترك مى‌باشند و لازمه اين سخن تشبيه خداوند است به بيننده در جسميّت و نيازمندى به جهت، كه در حقّ بار يتعالى محال است. از سوى ديگر، ممكن نيست گفته شود: خداوند ديده ميشود، ليكن بدون وساطت هوا و روشنايى؛ زيرا تحقّق مسبّب بدون سبب ممكن نيست و جمله اخير امام عليه السلام اشاره به استحاله اين فرضيّه است.

* خداوند نه جسم است، نه صورت‌

از جمله مسائل كلامى كه در عصر امام هادى عليه السلام موردبحث و اختلاف آراء متكّلمان بود، مسأله جسميّت و عدم جسميّت خداوند بود. سؤالات متعدّد شيعيان از امام عليه السلام درباره نطريّه «تجيسيم» و بازگو كردن نظريّات و عقايد پراكنده مردم در اين موضوع، گواه روشنى بر حادّ بودن اين مسأله در جامعه اسلامى آن روز است. اينك دو نمونه:

- ابراهيم بن محمّد هَمْدانى مى‌گويد: به محضر ابوالحسن عليه السلام نوشتم: در دوران ما از دوستان شما كسانى هستند كه درباره توحيد، اختلاف نظر دارند؛ بعضى مى‌گويند: خدا جسم است و بعضى مى‌گويند: صورت است. امام عليه السلام در پاسخ من به خطّ خود نوشت:

«سُبْحانَ مَنْ لا يُحَدُّ و لا يُوصَفُ. لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْى‌ءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ.» [1]

منزّه است خدايى كه حدّ و وصف ندارد، بى نظير است و او شنوا و داناست.

- صقر بن ابى دُلَف مى‌گويد: از ابوالحسن، على بن محمّد عليه السلام درباره توحيد پرسيدم و عرض كردم: من بر عقيده هشام بن حكم [2] هستم. امام عليه السلام برآشفت و فرمود:


[1] - توحيد، ص 101

[2] - در اين كه هشام قائل به تجسيم بوده يا نه و اگر بوده چه زمانى قبل از هدايتش به دست امام صادق يا بعد از آن، ميان محقّقان اختلاف است. عقيدۀ بسيارى بر اين است كه وى پيش از آن كه به محضر اما صادق عليه السلام برسد و جزو ياران وى قرار گيرد قائل به تجسيم بود. بعضى نيز برآنند كه منظور وى از جسم، معناى مصطلح و رايج آن نبوده بلكه وى جسم رامرادف «شيئى» مى‌دانسته است. به هر خال آنچه دربارۀ اين صحابى بزرگوار امامان عليه السلام مى‌توان گفت: اين است كه وى، پس از آنكه در رديف ياران پيشواى ششم عليه السلام درآمد، عقايد درستى داشته و اعتقاد به تجسيم و تشبيه‌؟؟؟ است

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست