نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 58
روز بعد «عمر» امام عليه السلام را دعوت كرد و آن حضرت
در بالاى مجلس نشست. سپس به «زيد» اجازه ورود داد. «زيد» در برابر امام عليه السلام
بر زمين نشست.
چون روز پنجشنبه شد، والى ابتدا به زيد اجازه داد تا
وارد شود و در صدر مجلس بنشيند؛ سپس از امام عليه السلام خواست وارد شود. امام عليه
السلام داخل شد هنگامى كه چشم زيد به حضرت افتاد و هيبت امامت را در رخسار ملكوتىاش
مشاهده كرد، بىاختيار از جاى برخاست و امام عليه السلام را بر جاى خود نشانيد و خود
در برابر او نشست. [1]
بدون شك منشأ اين همه هيبت و شكوه امام عليه السلام، قدرت
مادّى و سلطنت ظاهرى او نبود؛ بلكه اطاعت خدا و پارسايى در دنيا و تقواى دينى و از
همه مهمتر، ايمان آن بزرگوار بود، كه او را از ذلّت نافرمانى حقتعالى خارج و به عزّتِ
اطاعت و بندگى او داخل كرده بود.
خلاصه
امام هادى عليه السلام از نظر اخلاقى در اوج قرار داشت
و گفتار و رفتارش ترسيم «حيات طيّبه» و وجودش تبلور همه ارزشها بود.
آن حضرت پيوسته تحتنظر حكومتهاى جور بود؛ با اين حال
فضائل اخلاقى فراوانى از او آشكار گشت؛ چندان كه همگان را به تحسين و تمجيد واداشت.
بخشى از فضائل اخلاقى آن امام همام عبارت است از:
- بخشندگى: امام عليه السلام در اين فضيلت چنان
پيشگام و بىنظير بود كه دانشمندان را به تعجّب واداشته است. گاهى هم ضمن انفاق، افرادى
را كه ممكن بود بر اثر تنگدستى لب به شكوه بگشايند، موعظه مىكرد و نعمتهاى فراوان
پروردگار را به آنان متذكّر مىشد.
- بردبارى: امام عليه السلام با نادانان و سفيهان
با بردبارى و بزرگوارى برخورد مىنمود و آنجا كه مصلحت ايجاب مىكرد از اقدامات كينه
توزانه دشمنان در حقّ خويش مىگذشت.
- هيبت در دلها: آن گرامى مظهر
قدرت، عظمت و جلال خداوند بود؛ از اين رو از قدرتى