responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 209

او دستور داد خانه وى و بستگانش را آتش زده، اموال و نخلستان‌هاى آنان را مصادره كنند. از سوى ديگر، سربازان حكومت، پيكرهاى شهدا را بر روى زمين رها كرده سرهاى آنان را براى خليفه به بغداد فرستادند. اسيران را نيز در حالى كه به غل و زنجير بسته بودند پس از بردن نزد خليفه به فرمان او به شهادت رساندند. [1]

فاجعه فخّ براى شيعيان و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار دردناك و دلخراش بود و حادثه كربلا را در خاطره‌ها تجديد كرد. امام جواد عليه السلام درباره عظمت اين رويداد مى‌فرمايد:

«لَمْ يَكُنْ لَنا بَعْدَ الطَّفِّ مَصْرَعٌ اعْظَمُ مِنْ فَخٍّ» [2]

پس از حادثه كربلا هيچ حادثه‌اى براى ما بزرگتر از فاجعه فخ نبود.

امام كاظم عليه السلام در قيام حسين شركت نكرد و با درك عميقى كه از واقعيّت‌ها و شرايط سياسى حاكم بر جامعه داشت، بى‌وفايى مردم و در نتيجه شكست نهضت حسين و شهادت حتمى او را به وى گوشزد نمود، ولى وقتى احساس كرد حسين در تصميم خود جدّى است، او را به كوشايى و استوارى در مبارزه تشويق كرد. [3]

زمانى كه سرهاى شهدا را به مدينه نزد موسى بن عيسى آوردند عده‌اى از آل على عليه السلام از جمله موسى بن جعفر عليه السلام حضور داشتند. موسى بن عيسى با اشاره به سر حسين بن على از حضرت پرسيد: اين سر حسين بن على است؟ امام عليه السلام پاسخ داد:

آرى؛ (انا للّه و انا اليه راجعون)؛ سوگند به خدا او در حالى كه مسلمان درستكارى بود و به عبادت پروردگارش قيام مى‌كرد و امر به معروف و نهى از منكر مى‌نمود، عمر خود را به پايان برد. او در خانواده خود مانند نداشت. [4]

از اين سخنان امام عليه السلام مى‌توان استنباط كرد كه شخصيّت حسين و اصل حركت او مورد تأييد آن حضرت بوده، هر چند روشى كه اتخاذ كرده بود يعنى قيام مسلحانه، در آن شرايط، موثّر و نتيجه‌بخش نبود.


[1] - ر. ك: حياة‌الامام موسى بن جعفر عليه السلام ، ج 1، ص 470 - 471 و مقاتل الطالبيين، صص 294 - 303

[2] - بحارالانوار، ج 48، ص 165

[3] - كافى، ج 1، ص 366؛ مقاتل الطالبيين، ص 298

[4] - بحارالانوار، ج 48، ص 165؛ مرآة العقول، ج 4، ص 155؛ مقاتل الطالبيين، ص 302

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست