مخالفان،
خانهنشين شد و در همان روزهاى اول، انحراف از احكام و دستورات اسلام شروع گرديد.
اميرمؤمنان
عليه السلام براى حفظ اصل اسلام و جلوگيرى از سوء استفاده دشمن، از حق خود چشم
پوشيد، اما براى اتمام حجّت و بيان احكام اسلام و اينكه مبادا بعضى فكر كنند كه
مخالفان حضرت در ادعاها و تبليغات خود، راست مىگويند در مقابل هر يك از خلفا
مواضع مشخصى گرفت. در بحثهاى گذشته مواضع عمومى آن حضرت را تا حدودى بررسى كرديم
و اينك به بعضى از برخوردها و موضعگيرىها خاص ايشان، در برابر هر يك از خلفا
اشاره مىكنيم.
الف- در اصل مسأله خلافت
اميرمؤمنان
و جمعى از بنىهاشم پس از ماجراى سقيفه به عنوان اعتراض، از بيعت با ابوبكر
خوددارى كردند. دستاندركاران خلافت كه بيعت نكردن اين افراد را، مشكلى بر سر راه
خود مىديدند به خانه حضرت على عليه السلام ريخته و پس از اهانت به وى و همسرش، او
را به جبر به مسجد آورده و تهديد كردند كه با ابوبكر بيعت كند. اميرمؤمنان عليه
السلام از بيعت خوددارى كرد و با آنان به مناظره پرداخت. وى با استدلال به نزديك
بودن خود به رسول خدا و اطلاع وسيع نسبت به دستورات دين و دفاع از حريم مسلمانان و
... شايستگى خود را براى خلافت اثبات كرد و دستاندركاران سقيفه را از ادامه راهى
كه در پيش گرفته بودند، نهى نمود. [1]