responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 47

كه از تحريم شراب آگاه نبودم و در محيطى پرورش يافته‌ام كه تاكنون شراب را حلال مى‌دانند. خليفه متحيّر ماند چه كند. فورى كسى را به حضور امام عليه السلام فرستاد و حلّ مشكل را از او خواست. [1]

تعيين جانشين‌

عمر در انتخاب ابوبكر براى خلافت كوشش‌هاى فراوانى كرد.

انگيزه‌اش اين بود كه پس از وى، مقام خلافت از آن او باشد. ابوبكر نيز برخلاف خواسته او عمل نكرد، و در بستر بيمارى عثمان را احضار كرد و گفت: بنويس: اين عهدنامه ابوبكر جانشين محمد صلى الله عليه و آله رسول خدا به مسلمانان است ... سخن به اينجا كه رسيد بيهوش شد. عثمان به گمان اينكه خليفه درگذشته است، عهدنامه را چنين تكميل كرد: «پس از خود عمر بن خطاب را جانشين خويش قرار داد». ابوبكر به هوش آمد وقتى از نوشته عثمان آگاه شد گفت: درست نوشتى، فكر تو و من يكى است. [2]

اين اقدام ابوبكر مورد انتقاد على عليه السلام قرار گرفت آنجا كه مى‌فرمايد:

شگفتا! او كه در حيات خود از مردم مى‌خواست عذرش را بپذيرند و (با وجود من) وى را از خلافت معذور دارند، خود هنگام مرگ (عروس) خلافت را براى ديگرى كابين بست. [3]


[1] - كافى، ج 2، حديث 16 و ارشاد مفيد، ص 107. امام بدين‌گونه حلّ‌ مشكل كرد كه بايد دو نفر وى را در مجالس عمومى ببرند و از آنان بپرسند كه آيا آيۀ تحريم شراب را براى اين مرد تلاوت كرده‌اند يا خير در صورت مثبت بودن جواب بايد حدّ بخورد و الاّ بايد او را توبه داد. خليفه چنين كرد و سرانجام آن مرد آزاد شد

[2] - كامل ابن اثير، ج 2، ص 425، تاريخ طبرى، ج 4، 429 و شرح ابن ابى‌الحديد، ج 1، ص 163

[3] - نهج‌البلاغه، خطبه سوم «فَوا عَجَباً بَيْنا هُوَ يَسْتَقيلُها فى حَياتِهِ‌ اذْ عَقَدَها لِآخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ‌»

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 47
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست