با توجه به
اين كه «زنده بودن» يكى از شرايط مرجع تقليد است، «تقليد ابتدايى» از مجتهدى كه از
دنيا رفته جايز نيست؛ يعنى كسى كه تازه به سن بلوغ رسيده و يا تا كنون تقليد نمىكرده،
بايد از مجتهد زنده تقليد كند. اما «تقليد استدامهاى» مانعى ندارد و آن زمانى است
كه مقلد از مرجعى تقليد كند و او از دنيا برود، در اين صورت - با اجازۀ مرجع
تقليد زنده - مىتواند بر همان تقليد سابق خود باقى بماند.
(تحرير
الوسيله، ج 1، ص 7، م 13)
اگر مجتهدى
كه انسان از او تقليد مىكند از دنيا برود، سپس از مجتهد ديگرى تقليد كند و او نيز
از دنيا برود، آنگاه در مسأله بقا بر ميّت، از مجتهد سوّمى تقليد كند كه بقا را
واجب يا جايز مىداند (اين جا دو صورت دارد): در صورتى كه بقا را واجب بداند اظهر
اين است كه بر تقليد از اولى باقى بماند و اگر بقا بر ميت را جايز بداند، مقلد
مختار است كه بر تقليد دومى باقى بماند و يا به مجتهد زنده رجوع كند.
(تحرير
الوسيله، ج 1، ص 7، م 14)
عدول
گاهى بر مقلد
لازم مىشود كه مرجع تقليد خود را تغيير دهد و در مسائل دينى از مجتهد ديگرى تقليد
كند. چنين كارى «عدول» ناميده مىشود. عدول از يك مرجع به مرجع ديگر در برخى موارد
واجب است. در برخى مجاز و در برخى موارد نيز غير مجاز مىباشد.