اگر گوسفند براى زكات بدهد بايد اقلًّا داخل سال دوم شده
باشد و اگر بُز بدهد بايد داخل سال سوّم شده باشد. (م 1917)
2- گذشتن يك سال؛ بعد از آنكه انسان دوازده ماه مالك گاو،
گوسفند و شتر بوده، بايد زكات آن را بدهد، ولى از اوّل ماه دوازدهم نمىتواند طورى
در آن تصّرف كند كه از بين برود و اگر تصرّف كند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم
بدون اختيار او بعضى از شرطهاى زكات از بين برود زكات بر او واجب نيست. (م 1856)
3- بيكار بودن حيوان در تمام سال؛ حيوان [بايد] در تمام
سال بيكار باشد^^ و اگر در تمام سال يكى دو روز كار كرده باشد، زكات آن واجب است.
(م 1908)
4- چريدن از علف بيابان درتمام سال؛ [حيوان بايد] در تمام
سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده،
يااز زراعتى كه ملك مالك يا ملك كس ديگر است. بچرد، زكات ندارد. ولى اگر در تمام
سال يك روز يا دو روز از علف مالك بخورد بنا بر احتياط زكات آن واجب مىباشد. (م
1908)
^- زکات مابِین سِی و چهل واجب نِیست مثلاً
کسِی که سِی و نه گاه دارد فقط باِید زکات سِی تاِی آنها
را بدهد و نِیز اگر از چهل گاه زِیادتر داشته باشد تا به شصت
نرسِیده، فقط باِید زکات چهل تاِی آن را بدهد و بعد از آنکه به شصت
رسِید، چون دو برابر نصاب اول را دارد، باِید دو گوسالة داخل سال دوم
شده، بدهد و همچنِین هر چه بالا رود، باِید سِی تا سِی تا
حساب کند، ِیا چهل تا چهل تا، ِیا با سِی و چهل حساب نماِید و
زکات آن را بدهد.
^^- ِیعنِی براِی سوار شدن، شخم زدن و بار
بردن از آن استفاده نشود.