داراى حق و
متعلّق آن حق است و لازمه اين نسبت، نوعى سلطه مىباشد. اين ماهيت اعتبارى در بعضى
موارد عقلايى است و شارع آن را امضا كرده و در بعضى موارد ديگر، شرعى بوده و شارع
آن را تأسيس كرده است.
منظور از «تزاحم
حقوق» مزاحمت كردن دو يا چند حق با يكديگر در مقام عمل است؛ به اين معنا كه اجرا و
امتثال دو حق يا بيشتر با يكديگر ميسّر نيست و اجراى يكى مانع از اجراى بقيه
مىشود.
گونههاى
تزاحم حقوق
با توجه به اين
كه حقوق در عرف فقهاى اسلام، به دو قسم «حقّ اللَّه» و «حقّ النّاس» [1] تقسيم
مىگردد، تزاحم بين آنها نيز به سه گونه ذيل قابل تصوّر خواهد بود:
1-
تزاحم حقوق اللَّه با يكديگر
گاهى بعضى از
حقوق الهى در مقام امتثال، با بعضى ديگر مزاحمت مىكند. به عنوان مثال، اگر در وقت
نماز واجب، مسجد نجس شده باشد، در اين هنگام، امر به نماز با امر به ازاله نجاست
از مسجد در مقام امتثال مزاحمت مىكند.
2-
تزاحم حقوق اللَّه با حقوق النّاس
گاهى بعضى از
حقوق الهى در مقام امتثال، با بعضى از حقوق الناس مزاحمت پيدا مىكند. به عنوان
مثال، در وقت نماز واجب، طلبكار سر برسد و طلب خود را مطالبه كند. در اين هنگام،
امر به نماز با امر به پرداخت حقوق مردم در هنگام اجرا با يكديگر مزاحمت كرده است.
1- «حقّ الله»، حقوقِی است که ِیک طرف آن خداوند
تعالِی و طرف دِیگر آن افراد جامعه ِیا گروهِی از افراد
باشند؛ مانند وجوب پرداخت زکات. «حق الناس» حقوقِی است که براِی افراد
ِیا اجتماعات شناخته شده است. ر.ک. به: ترمِینولوژِی حقوق، ص 225 و
228.