ضمان، متعهّد
شدن به مالى است كه در ذمّه شخصى براى ديگرى ثابت مىباشد. [1]
مثلًا حسن صد
تومان به محمّد بدهكار است. على متعهد مىشود صد تومان بدهى او را به محمد
بپردازد.
شرايط
صحّت ضمان
امور زير در صحت
ضمان شرط مىباشد:
1. منجّز و قطعى
بودن بنابر احتياط واجب. پس اگر ضامن شدنِ خودش را بر چيزى مشروط كند، مثل اينكه
بگويد: «من ضامن مىشوم، اگر پدرم اجازه دهد ...»، باطل مىباشد.
2. دَينى را كه
ضامن مىشود در ذمّه بدهكار ثابت باشد،- خواه مستقر باشد، مانند قرض و ثمن و مثمن
در بيعى كه خيار فسخ ندارد، يا متزلزل. مانند يكى از دو عوض در بيعى كه داراى خيار
فسخ است- پس اگر بگويد: به فلانى قرض بده و من ضامن هستم، صحيح نيست.
3- دَين، بدهكار
و طلبكار مشخص باشند. يعنى مبهم و مردّد نباشند پس ضمان يكى از دو دَيْن صحيح
نيست. اگر چه بدهكار و طلبكار معيّن باشند و همچنين ضمان براى يكى از دو بدهكار
صحيح نيست اگر چه طلبكار معين باشد يا ضمان براى يكى از دو طلبكار صحيح نيست اگر
چه بدهكار معين باشد. [2]