ايـن دوره از زمان علاّمه وحيد بهبهانى (1117ـ1208ه
. ق) آغاز و تا زمان مرحوم شيخ مرتضى انـصـارى (1214ـ1281ه . ق) ادامـه يـافـت .
جـهـان اسـلام در طـول ايـن چـنـد سـال ، شـاهـد جـنـبـش فـقـهـى تـكـامـل
يـافـتـه بـود. در ايـن دوره ، مسائل گوناگون فقهى در همه ابعاد مطرح شد. از آن جا
كه فقهاى اين دوره به مرتبه والايى از تـحـقـيـق و اسـتـدلال دسـت يـافـتـه
بـودنـد، فقه شيعه را به اوج شكوفايى خود رساندند. دليل شكوفايى فقه در اين دوره
اين است كه :
اولاً، فـقـهـاى ايـن دوره مـسـائل مـوجـود و فـروع
آن را بـه شكل شايسته اى مورد نقد و بررسى قرار دادند.
ثـانـيـاً، در هـر مـسـاءله اى ، دلايـل اجـتـهـادى
آن را مـورد نـظـر داشـتـنـد. از ايـن رو، اقوال فقهاى پيشين را ملاحظه و مورد نقد
و بررسى قرار دادند.
هـمـه مـحـاسـنـى كـه در دوره هـاى پيشين از آن بهره
داشتند، در اين دوره جمع آمده بود و اين مرحله تاءثير عميقى در پيشرفت فقه اسلامى
گذاشت .
در صـدر فـقـهـاى ايـن دوره ، اسـتـاد بـزرگ ،
مـحـمـد بـاقـر بـن مـحـمـد اكـمـل ، مـعـروف به (وحيد بهبهانى) است كه محور اصلى
اين جهش فكرى بود. علاوه بر آن ، ايـشـان در مـقـابل اخبارى گرى ، كه در آن زمان
رواج يافته بود، ايستاد و در دفاع از اجتهاد با مبارزه پى گير، اخباريان را شكست داد.
فـقـهاى ممتاز پس از ايشان عبارتند از: سيد مهدى
بحرالعلوم ، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزاى قمى ، ملاّ مهدى نراقى و شيخ محمد حسن
صاحب جواهر الكلام .[2]
8 ـ دوره تدقيق و ژرف انديشى در مباحث
فقهى
ايـن مـرحـله از زمـان شـيـخ انـصـارى (1214ـ1281ه .
ق) آغـاز و تـا زمـان آخـونـد