1- معروف است كه در ايام جنگ «حنين» به پيامبر 6
خبر دادند كه سلاح تازه مؤثرى در «يمن» اختراع شده است. پيامبر 6 بيدرنگ كسانى
را به يمن فرستاد تا آن سلاح را براى ارتش اسلام تهيه كنند. [1] در برخى ديگر از
نقلها آمده است كه پيامبر 6، عروة بن مسعود و غيلان بن مسلمة را به «جُرَش» كه
يكى از روستاهاى يمن بود فرستاد تا ساخت دبّابه و منجنيق را ياد بگيرند و در فتح
دژ طائف از آن استفاده كنند. [2]
2- پس از شكست و فرار مشركان در خندق، رسول گرامى 6
مأموريت يافت كه به يهود بنى قريظه حمله كند و پاسخ خيانت آنان را بدهد. پيامبر
6 آنان را محاصره كرد و پس از به هلاكت رساندن دشمن، غنايم بسيارى به دست آورد.
آن حضرت، تجهيزات و سلاحهاى غنيمتى را، كه شامل 1500 قبضه شمشير، سيصد زره، دو
هزار نيزه و پانصد سپر و كلاهخود مىشد، بين مسلمانان تقسيم كرد. اسرا را نيز به
سعد بن زيد انصارى تحويل داد تا به نجد برده، آنها را بفروشد و در عوض، اسب و سلاح
تهيه كند. سعد، مأموريت خود را انجام داد. رسول خدا 6 نيز اسبهاى جنگى و سلاحهاى
خريدارى شده را بين مسلمانان تقسيم كرد. [3]
3- چون معاويه از بيعت با اميرمؤمنان 7 سر باز زد و
با وعده حكومت مصر، عمروعاص را با خود همراه ساخت و خونخواهى عثمان را بهانه قرار
داد، اميرمؤمنان 7 آتش جنگ را شعله ور ديد و دستور آمادگى و فراهم كردن امكانات
جنگى را صادر كرد و در ضمن گفتارى به ياران خود چنين فرمود: «پس، براى جنگ آماده
شويد و لوازم آن را فراهم كنيد كه آتش كارزار افروخته و روشنايى آن بلند شده است».
پس از پايان نبرد با خوارج نهروان نيز اميرمؤمنان 7
در حالى كه مردم را براى نبرد با معاويه آماده مىساخت، به آنان فرمود: «هر چه
مىتوانيد نيرو و اسبان جنگى آماده سازيد و به خداوند متعال توكل كنيد». [4]