تبعيت از
نيروى الهى وجدان و برقرارى نظم و ترتيب در هر كارى، از اصول مديريت انسانى و
اسلامى است؛ مديران مؤمن اگر وجدان و انضباط را سرلوحه برنامه خود قرار دهند،
قطعاً راه بهروزى خواهند پيمود و در مديريت خويش موفّق خواهند شد و برعكس، كسانى
كه اين دو پديده كارآمد و توفيقزا را نديده بگيرند، به سختى مىتوانند از عهده
مسؤوليّتهاى خويش برآيند و به اهداف تعيين شده نائل شوند. در اين فصل، دو اصل ياد
شده را بهطور جداگانه بيان مىكنيم.
وجدان كارى
خداوند
متعال، درون آدمى، گوهر گرانبهايى به وديعت نهاده كه از آن به «وجدان، فطرت و نفس
لوّامه» تعبير مىشود. در قرآن و روايات نيز به تصريح يا اشاره از چنين نيرويى ياد
شده است. در سوره شمس آمده است:
(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّيها فَالْهَمَها فُجُورَها وَ
تَقْويها)(1)
سوگند به
نفْس و آن كه او را منظم ساخت و بدى و خوبى را به او الهام كرد.
مردى به
نام «وابصه» به حضور رسول خدا 6 شرفياب شد و قصد داشت درباره
«برّ و تقوا»- كه در آيه دوم سوره مائده آمده است- پرسش كند؛ امّا پيش از آنكه
چيزى بپرسد، رسول اكرم 6 فرمود: «اى وابصه! آمدهاى از برّ و
تقوا پرسش كنى؟!» آنگاه دست بر سينه او نهاد و فرمود: «وابصه! اين سؤال را از قلب
خودت بپرس؛ كه نيكى و