قوىدستتر
در ميدانى كه مسؤوليّت، متوجّه اوست، حضور پيدا كند. [1]
من به
برادران مسؤول در سپاه گفتم كه در هنگام لازم، سپاه بايد بتواند به سه برابر خود
تبديل بشود. يعنى اگر ما مثلًا امروز پانزده لشگر سپاهى داريم، بايد اين انعطاف و
قدرت و توانايى سازمانى در او باشد كه در وقت لازم، هر يك گروهان سپاه به يك گردان
تبديل شود. سپاه بايستى اين قدرت انعطاف و تبديل را داشته باشد و از نيروهاى بسيج،
سرشار و پر بشود تا بتواند كارش را انجام بدهد، اين براى روزهاى استثنايى و بسيج
است، امّا در حال عادى، همان بنيه نيرومند- امّا نه چندان گسترده- با سازماندهى
بسيار قوى و داراى انعطاف لازم است. [2]
6- مردمدارى؛
سپاه،
نهادى جوشيده از متن مردم و مردمىترين ارگان جمهورى اسلامى است و به لطف خدا،
دستآوردهاى گرانسنگى براى مردم و انقلاب به ارمغان آورده كه هرگز از عهده ديگران
برنمىآمد. راز موفّقيتهاى سپاه را بايد در اخلاص و مردمى بودن آن جست و جو كرد و
اين خصلتى است كه از پيشوايان معصوم به ما ارث رسيده است؛ امام راحل قدس سره
مىفرمود:
اسلام،
سردارهايش هم توى مردم هستند؛ پيغمبر اسلام 6 خوب، سردار همه
بود، بزرگ همه بود، توى مردم بود، با مردم مىآمد مىنشست، توى مسجد مىنشست، مثل
ساير مردم. حضرت امير (سلاماللّه عليه) آن وقت كه حكومت [آن حضرت بر] يك مملكتى
بود كه چندين مقابل ايران بود؛ مصر بود، حجاز بود، عراق بود، ايران بود، سوريه
بود، عرض كنم يمن بود، همه اينها تحت سيطره او بود- مثل ساير مردم مىآمد با مردم
مىنشست، معاشرت مىكرد، براى اينكه از مردم نمىترسيد ... براى مردم بود، مردم
او را حامى خودشان مىدانستند ... [3]
به همين
دليل آن امام عزيز به مسؤولان مىفرمود:
هميشه به
سپاه سفارش كنيد كه آنان خودشان را يك جنگنده خدمتگزار مردم بدانند نه يك جنگنده
غير خدمتگزار. [4]