نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 177
امیر غرناطه به موحدون پیوست
و غرناطه را به ابوسعید تسلیم کرد.
شیزر و انقراض حکومت بنی
منقذ: نورالدین محمود بر قلعه شیزر، مقر حکومت بنی منقذ چیره
شد و حکومت بنی منقذ پس از سال ها حکمرانی، در شیزر فرو پاشید.
هم پیمانی پادشاه بیت
المقدس و امپراتور بیزانس: بالدوین سوم، پادشاه بیت المقدس، با
مانوئل کومنن، امپراتور بیزانس هم پیمان شد و تئودورا، دختر او را به
کابین خود درآورد.
بلایای طبیعی:
قحطی و گرانی بسیار در خراسان باعث خوردن مردار انسان و چهارپایان
شد.
وقوع زلزله های پیاپی
در شام، حلب، حماة، معره، شیزر، افامیه، حصن الاکراد و طرابلس باعث
کشته شدن گروهی بسیار و ویران شدن دژها و قلعه ها و برج ها شد.
وقایع نظامی
حمله اسماعیلیان بر حاجیان:
اسماعیلیان باطنی بر حاجیان خراسانی حمله می
برند و بسیاری از آنان را که میان آنان علما، فقها، پیشوایان
و زاهدان بودند، کشتند. این مصیبت بزرگی بود که حاجیان و
زایران خانه خدا بدان مبتلا شدند. رستم بن علی بن شهریار، امیر
طبرستان، به مقابله با اسماعیلیان برخاست و به قلعه الموت حمله برد.
بسیاری از آنان را کشت و اموالشان را به غنیمت گرفت. زنان آنان
را اسیر و پسران شان را به بردگی گرفت.
صلیبیان، حملات آنان بر
شهرها: صلیبیان به رهبری بالدوین سوم، پادشاه بیت
المقدس، و ارناط، امیرانطاکیه، و ریمون سوم، امیر طرابلس،
متحد شده و بر مناطق بسیاری حمله ور می شوند و از فرصت ویرانی
شهرها بر اثر وقوع زلزله و بیماری نورالدین محمود استفاده کرده
و بر شیزر، افامیه و حارم چیره می شوند.
درگذشتگان
بحتر تنوخی؛
خجندی (ابوبکر)؛
سنجر سلجوقی؛
یوحنا اشبیلی.
بحترتنوخی
ابوالعشایر، بحتربن علی بن
حسین بن ابراهیم تنوخی از نوادگان منذربن ماء السماء. وی
نیای امرای بنی الغرب در لبنان است. وی در سال 542ق
امارت الغرب2 را به عهده گرفت (و روستای عرمون را مقر حکومت خود قرار داد).
در آن زمان صلیبیان در بیروت بودند. با آنان به پیکار
پرداخت و جنگ های خود را علیه آنان ادامه داد و بسیار مشهور شد
و تا هنگام مرگ حکومتش دوام یافت. 3
خجندی (ابوبکر)
ابوبکر، محمدبن عبداللطیف بن
محمدبن ثابت صدرالدین خجندی (منسوب به خجند) از خاندان خجندیان
اصفهان که ریاست شافعیان در آن شهر را بر عهده داشت. وی نزد
پادشاهان، پیشوا و بزرگ بود و به فرمان او گردن می نهادند. وارد بغداد
شد و در مدرسه نظامیه به تدریس پرداخت. خجندی وقتی به جایی
می رفت افراد مسلح با شمشیرهای آخته اطراف او حرکت می
کردند. سرانجام به اصفهان بازگشت و در آنجا درگذشت. 4
سنجر سلجوقی
ابوالحارث، احمد پسر ملک شاه پسر آلب
ارسلان معزالدین سنجر، سلطان خراسان. وی در سال 479ق در سنجار متولد
شد؛ ازاین رو به نام سنجر معروف شد. ریاست خاندان سلجوقی را بر
عهده داشت. پیش از او، برادرش محمد پسر ملک شاه، سلطان سلاجقه بود. چون محمد
در سال 511ق درگذشت، پسرش محمود (متوفای 525ق) ولیعهد او بود و محمود
نیز پسرش داود را ولیعهد خود گردانید. این موضوع باعث شد
سنجر داعیه استقلال داشته باشد و خود را سلطان بنامد. بدین ترتیب
سلاجقه دارای دو سلطان شدند؛ در نتیجه میان امرای سلجوقی
کشمکش و جنگ درگرفت که به ناتوانی دولت شان و به طمع انداختن غزها منجر شد.
در نتیجه غزها در سال 548ق جنگ خود را با سنجر آغاز کردند. سنجر در این
جنگ به اسارت درآمد و در سال 551ق گریخت و به مرو، پایتخت خراسان
بازگشت، به این امید که سپاه ازهم پاشیده خود را گرد آورد. دراین
میان که او سرگرم تدارک و جمع سپاهیان بود، مرگش فرا رسید و در
73 سالگی درگذشت. سنجر پادشاهی رادمرد، سلطانی باابهت بود به رعیت
مهر می ورزید. منطقه خراسان در آن روزگار، کعبه مقصود مردم و سرچشمه
علوم بود. بعضی منابع، تاریخ وفات او را سال 555ق یاد کرده اند.
خراسان پس از آن به خوارزم پیوست. 5
یوحنا (ژان) اشبیلی (Juan Sevilla)
یوحنابن داود اشبیلی.
وی اسقف طلیطله و نخست یهودی بود؛ سپس مسیحی
شد. کتاب های بسیاری به لاتینی برگردانده است؛
ازجمله فلسفه ابن رشد، السیاسه ارسطو (برگردان ابن بطریق)، الجبر از خوارزمی،
الشفاء از ابن سینا، الفرق بین النفس و الروح از قسطابن لوقا، مرشدالحیاری
از موسی بن میمون و نیز چهار کتاب از تألیفات ابومعشر بلخی،
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 177