نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 258
وقایع نظامی
هند، چیرگی بر بنگال: قطب
الدین ایبک نایب سلطان غوری در هند سپاهی به
فرماندهی محمد بختیار خلجی روانه می کند و بنگال را تسخیر
کرد. و به پادشاهی غوریان در هند ضمیمه می سازد.
درگذشتگان
ابن رشد (حفید)؛
ابن فضلان؛
ملک عزیز عثمان؛
یعقوب بن یوسف موحدی.
ابن رشد (حفید)
ابوالولید، محمدبن احمد بن محمدبن
رشد اندلسی نواده ابن رشد، متوفای 520ق. فرنگیان او را Averroes (آوروئس) می نامند. در قرطبه و در سال درگذشت جدّش به دنیا
آمد. پدرش قاضی و جدّش پیش از او قاضی القضاه بود؛ از خانواده ای
بزرگ و مشهور به فرهیختگی و ریاست. ابن رشد فقه و اصول آموخت و
از علوم پیشینیان پزشکی، ریاضیات و فلسفه
آموخت و سال ها در اشبیلیه و سپس در قرطبه به قضاوت پرداخت. ابن رشد ـ
چنان که مقری می گوید ـ در فضایی زندگی کرد
که همه علوم نزد اهل اندلس مورد توجه بود، جز فلسفه و نجوم که فقط برخی از
خواص بدان می پرداختند و از ترس عوام آن را علنی نمی ساختند؛ زیرا
عوام به هر کس که به این دو علم اشتغال داشت زندیق (ملحد) اطلاق می
کردند. ابن رشد اراده داشت در فضای اندلس شعله ای از نور فلسفه بیفکند
که با صخره ای از جهل و تعصب نکوهیده روبه رو شد. ابن رشد در سایه
دولت موحدون بالید و پادشاه آن وقت، ابویوسف یعقوب منصوربن
عبدالمؤمن بود که تحت تأثیر عوام دستور داد ابن رشد را به اُلیسانه (لوسنا)
نزدیکی غرناطه بفرستند؛ سپس به سرزمین مغرب تبعید شد،
مورد آزار و اذیت قرار گرفت و کتاب هایش را سوزاندند و در 75 سالگی
در مراکش درگذشت و جسد او را به قرطبه بردند. با مرگ او مریدان و شاگردانش
متفرق شدند و منصور یعقوب طی بخشنامه ای اشتغال به فلسفه را تحریم
کرد. ابن رشد از بزرگ ترین دانشمندان اسلامی و از پربارترین نویسندگان
به زبان عربی بود. فقه، اصول، لغت، طب، فلسفه و هیأت نوشت و چون بسیار
شیفته ارسطو بود، فلسفه او را مورد توجه قرار داد و به شرح آن پرداخت. زمانی
که ابوحامد غزالی کتاب تهافت الفلاسفه را نوشت، می خواست آرای
فلاسفه در الهیات را باطل و ایمان و اعتماد مردم را به فلاسفه متزلزل
سازد. او می خواست اثبات کند عقل انسانی نمی تواند حقیقت
امور
الهی را درک کند و با استدلال های عقلی و فلسفی نمی
شود به حق رسید و فقط از راه کشف و الهام و نوری که خداوند در قلب و
دل می اندازد، می شود به حق رسید. این موضعگیری
ستیزه جویانه با فلسفه، اثر خود را در رکود فلسفه در جهان اسلام به جا
گذاشت. ابن رشد در کتاب تهافت التهافت به رد کتاب او پرداخت و روشن ساخت نظر غزالی
همراه با سفسطه است؛ سفسطه ای که بر مبنای جدل و خطابه می باشد.
ابن رشد مسائل محل نزاع بین فلاسفه و متکلمان را بررسید و به خوبی
آن را شرح داد و روشن ساخت آرای فلاسفه با شرع فقط در ظاهر سازگاری ندارد
و بدین علت آنان سزاوار چنین اتهامات ظالمانه ای که غزالی
به آنان زد، نیستند. ابن رشد از بزرگ ترین فلاسفه و از برترین
پزشکان دوران خود بود. دانشمند انگلیسی راجر بیکن (Roger Bacon)
درباره او می گوید: وی فیلسوفی است با اندیشه
استوار و ژرف، بسیاری از خطاهای فکر انسان را تصحیح کرد و
بر داده های عقل، ثروتی گران افزود که با چیزهای دیگر
از آن بی نیاز نخواهیم شد و می گوید: او بزرگ ترین
فیلسوف مسلمان و نزد بسیاری، او بزرگ ترین حکیم
قرون وسطاست. آرای ارسطو در هستی را شرح و مشکلات آن را توضیح
داده است. ابن رشد در پزشکی هم بزرگ ترین پزشک زمان خود بود. وی
اولین کسی بود که در کتاب خود، الکلیات، به شرح وظایف
اعضای بدن و منافع آن به صورت مفصل و دقیق پرداخت. ابن رشد حدود پنجاه
کتاب در علوم مختلف تألیف کرد؛ ازجمله التحصیل فی اختلاف مذاهب
العلماء، الحیوان، فصل المقال فیما بین الحکمة و الشریعة
من الاتصال، منهاج الادله فی الاصول، بدایه المجتهد و نهایه
المقتصد فی الفقه، جوامع کتب ارسطاطالیس فی الطبیعیات
و الالهیات، تلخیص کتب ارسطو، الکلیات فی الطب، شرح
ارجوزة ابن سینا فی الطب و رسالة فی حرکه الفلک و الکشف عن
مناهج الادلة فی عقائدالملة که امام تقی الدین ابن تیمیه
بر آن رد نوشته و اقوال آن را مورد مناقشه قرار داده است. بیشتر کتاب های
او ترجمه شده، به ویژه کتاب های فلسفی او که به لاتین،
عبری و اسپانیایی ترجمه شده و مستشرقان آنها را به آلمانی،
انگلیسی و فرانسوی ترجمه کرده اند. 2
ابن فضلان (جمال الدین)
ابوالقاسم، یحیی بن
علی بن الفضل بن هبة اللّه بن برکه، جمال الدین معروف به ابن فضلان.
از فقهای شافعی اهل مناظره و مباحثه و از پیشوایان علم
خلاف (فقه تطبیقی) بود و به آن شهرت داشت. بیانی شیوا
و زبانی گویا داشت. در نیشابور فقه آموخت و حدیث شنید
و حدیث گفت. نامش ابتدا واثق بود؛ سپس نام خود را به یحیی
تغییر داد. در بغداد به دنیا آمد و در بغداد در 74 سالگی
درگذشت. 3
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 258