شاعر هم مىگويد: «مرگشان را بعض مردم را در مىيابد نه خويشتن را»
خليل مىگويد: رأيت غربانا تَبْتَعِضُ يعنى كلاغهايى را ديدم كه يكديگر را در مىيافتند و بهم مىرسيدند.
لفظ- بعوض- براى مگس از كلمه بعض كه به معنى جزء
كوچك از چيزى است گرفته شده و بخاطر كوچكى جسمش نسبت به ساير حيوانات كه جزء بسيار
كوچكى از آنها است آنرا بَعُوضَة و
بعوض، گويند.
بعل
: البَعْل يعنى شوهر و در آيه زير
گويد: (وَ هذا بَعْلِي شَيْخاً- 72/ هود) جمعش
بعولة مثل فحل و فحولة و در آيه (وَ
بُعُولَتُهُنَ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَ- 228/ بقره).
هر گاه معنى چيرگى از اين واژه تصوّر شود آنرا در معنى سرپرست و قيام
كننده بر حفظ و حمايت زن قرار مىدهد و عبارت (فجعل سائسها و القائم عليها) (يعنى
اداره كننده و بر پا دارنده كانون خانواده) چنانكه خداى تعالى فرمايد:
و به هر كسى كه خواستار بزرگى بر ديگرى باشد و نيز معبودهاى خود را
كه بوسيله آنها مىخواستند بخداوند تقرّب جويند و اعتقادشان در باره آنها چنين
بود- بعل- مىگويند و اين معنى از اين آيه است (أَ
تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ- 125/ صافات).
(آيا به عوض خداوند كه بهترين خالق است- بعل- را مىخوانيد و
مىپرستيد)
[1] قائم و قوّام: يعنى كسيكه حالت محافظت و اصلاح و همراهى نسبت
به بر پاداشتن اساس خانواده دارد، ابن منظور مىگويد كسى مشمول اين آيه است كه
پيوسته بر ملازمت و محافظت و اصلاح قيام كند و قيام بمعنى آگاهى، و پايدارى است« و
قد يجيء القيام بمعنى المحافظه و الاصلاح و قائما اى ملازما محافظا و يجيء
القيام بمعنى الوقوف و الثّبات» آيات 8/ مائده و 135/ نساء نيز مكمّل و مؤيّد اين
موضوع مهمّ اجتماعى است كه مىفرمايد( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ
شُهَداءَ لِلَّهِ- 135/
نساء) و( يا أَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا
يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ
لِلتَّقْوى- 8/ مائده) كه
مسئوليّت و اداره ملازمت و يا در كوتاه سخن مودّت، و رحمتى كه خداوند بر اساس آن
همسر را سمت همسرى داده است بر پا دارند، همراهى و همسرى واقعى با مراعات اصل
مشورت و سياست خانوادگى است.