مُحْتَبِل و
حَابِل- يعنى صيّاد و دام گستر، اصطلاح-
وقع حابلهم على نابلهم[2] نيز بكار رفته است.
حتم
: الحَتْم يعنى قضاء مقدّر و تعيين
شده.
الحَاتِم- كلاغ شوم، چنانكه
پنداشتهاند حتما بانگ و آوازش مايه جدايى است (اين واژه يكبار در قرآن آمده است- وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا-
71/ مريم- كسى از شما نيست مگر اينكه وارد دوزخ مىشود و اين
[1] اشاره اين حديث بزنان غير شرعى است زيرا در باره ازدواج، و
همسران شرعى در قرآن فرمود:
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ- 223/
بقره) كه واژه نساء- به ضمير( كم) اضافه شده و همسرى را مىرساند باين معناست كه
زنانتان زمينهاى كشت و زرع شمايند و حيات بشر بازدواج و همسران بستگى دارد. و
اشاره حديث به زنان غير شرعى بخوبى روشن است.
ابن منظور مىنويسد:- حبائل- يعنى دام شكار، پيامبر6 در
خطبه حجّة الوداع سفارشاتى در باره زنان دارد كه مىفرمايد: آنها امانتهائى هستند
كه بايستى در حفظ حرمتشان بكوشيد.
[2] اين ضرب المثل يعنى: وقوع حابلهم على نابلهم- در مآخذ ديگر
بصورت- ثار حابلهم على نابلهم نيز آمده است باين معنى است كه شوريدن بعضى از مردم
بر بعض ديگر را نشان مىدهد كه پس از آرامش، فراغت در يك جامعه بوجود مىآيد معنى
تحت اللّفظى آن اين است كه دام گسترشان بر تيراندازشان در افتاد و بخونخواهى
برخاست.
حابل- كسى كه براى شكار و فريب مرغان و ديگران دام پهن
مىكند.
نابل- تيراندازى است كه از كمانش تير پرتاب مىكند و در حقيقت
كنايه از تبهكارى و آشوبگرى دو دسته كم و ناچيز از مردم يعنى فريبكاران و فساد
انگيزان است كه آرامش و سعادت جامعه متحوّل و رو برو شد و آگاهى را ببهانههائى
بهم مىزنند.