9- ابو الفرج اصفهانى- نامش على بن حسين در لغت
و نحو و شناخت اشعار و مغازى و طبّ و نجوم استاد بود، كتاب- الاغانى- او مشهور
خاصّ و عام است، كتاب الدّمارات و مقاتل الطّالبين- كه از كتب ذيقيمتى است كه
شهادت تمام مبارزين علوى كه با ظلم و ستم درگير بودهاند برشته تحرير در آورده
است، وفاتش 356 ه.
10- ابو على تنّوخى- صاحب كتاب- الفرج بعد الشّدة- كتابى است ادبى و
سودمند كه شامل حقايق تاريخى است و كتاب- نشورا- المحاضره و اخبار المذاكره-
متوفّى 384 ه.
11- ابو هلال عسكرى اهوازى- تأليفات زيادى داشته از آن جمله: (جمهرة
الامثال- كتاب الصّناعتين- ديوان المعانى- كتاب المصون فى الادب- كتاب الاوايل-
التّفضيل بين بلاغتى العرب و العجم الفروق فى اللّغة) متوفّى 395 ه.
12- شريف مرتضى[1] على بن
حسين الموسوى العلوى برادر شريف رضى، از
[1] از شگفتىهاى كار جرجى زيدان يكى هم اينست كه نوشته است از
تصانيف شريف مرتضى كتاب نهج البلاغه است، شامل خطب على( ع) و سخنان او كه منسوب به
على( ع) است مىگويد:
المشهور انّ الشّريف المرتضى جمع خطب على و اقواله و دوّنها
فى ذالك الكتاب- سپس مىگويد: اين كتاب از مهمترين كتب ادب است كه محتوائى اينچنين
دارد هر چند كه بعضى خطبهها از على( ع) نيست ولى مسلّما خطبههاى تاريخى و
نامهها از خود على( ع) است( تاريخ آداب اللّغة العربى جلد 2) بگفته دكتر صبحى
الصّالح تاكنون پنجاه عالم و دانشمند بر نهج البلاغه شرح نوشتهاند. معلوم نيست
اين اشتباه كه مىگويد مشهور است كه شريف مرتضى نهج البلاغه را جمعآورى نموده
اشتباه است يا نظرش اين بوده و حال اينكه ابن ابى الحديد در مقدّمه شرح مىنويسد:
قال الرّضى ... امّا بعد حمد اللّه سألونى ان ابدا بتأليف كتاب يحتوى على مختار
كلام امير المؤمنين 7 مشرع الفصاحه و موردها و منشأ البلاغه و مولدها
فاجبتهم ... و رايت من بعد تسمية هذا الكتاب- نهج البلاغه- و من اللّه استمد
التّوفيق.
يعنى رضى گفت: پس از حمد خداى از من خواسته شد كه به تأليف
كتابى كه حاوى برگزيدههاى سخن على( ع) باشد در جميع فنون، و شاخههاى آن از
خطبهها- نامهها- مواعظ- ادب- بپردازم زيرا على 7 سر چشمه فصاحت و مركز
و آبشخور آن و منشاء بلاغت و محلّ ايجاد آن است آنها را پاسخ مثبت دادم و بعد ديدم
نام اين كتاب را نهج البلاغه بگذارم و از خداوند توفيق و مصون بودن از خطا را
استمداد مىكنم.
بعضى كوتاه بينها از شباهت پارهاى سخنان و مطالب كه بعد از
على 7 در آثار ادباى. ديگر بدون ذكر مآخذ آمده پنداشتهاند شريف رضى از
آن آثار اتّخاذ نموده و حال اينكه سخنان على( ع) از همان آغاز در اذهان و آثار
مكتوب باقى بوده.