نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 142
«كدام بهتان و سخن باطلى بزرگتر از گفتار كسانى است
كه آفريدگار موجودات را به جسم بودن، يا صورت داشتن، يا مخلوق و محدود بودن و اعضا
و جوارح داشتن توصيف كند؟
مرجئه از جمله گروههاى فكرى بودند كه در عصر امام كاظم
(ع) فعّاليت داشتند. آنان بنا به دلائلى- كه به احتمال قوى جنبه سياسى نيز داشته
است- معتقد بودند ايمان يك باور قلبى است و عمل، جزو آن نيست؛ از اين رو تأثيرى در
تشديد يا تضعيف آن ندارد.
و چون باور ذهنى امرى بسيط و امر آن داير بين وجود و
عدم است، دچار شدت و ضعف نمىشود. انسان يا باور دارد يا ندارد.
بر مبناى اين اعتقاد، انجام اعمال زشت و خلاف شرع يك
فرد مسلمان دليل بر بىايمانى وى نخواهد بود. طبيعى است كه چنين عقيدهاى از سوى
زمامداران اموى و عباسى كه سعى مىكردند براى حفظ موقعيّت تاج و تخت خود تنها نام
اسلام و مسلمانى را يدك بكشند و در عمل هيچ گونه پايبندى بدان نداشتند، مورد حمايت
و جانبدارى قرار گيرد.
امامان معصوم (ع) كه پيدايش و گسترش اين تفكر انحرافى
را خطرى بزرگ براى سلامتى فكرى و معنوى جامعه اسلامى مىدانستند همواره بر روى
جنبههاى قلبى و عملى ايمان تأكيد مىورزيدند.
امام كاظم (ع) همچون ديگر امامان (ع) در برابر اين
اعتقاد نادرست ايستاد و آن را باطل شمرد. زمانى كه از آن حضرت در اين رابطه سؤال
شد. فرمود:
ايمان دارى حالات، درجات و مراتب و منازلى است. بعضى
از مراتب آن، تام و در نهايت تامى است. بعضى نيز ناقص و در نهايت نقصان است. بعضى
مراتب هم (نسبت به مراتب ديگر) رجحان و افزونى دارد.