مجموعه اين نكات و محورها در اظهار نظرهاى افراد،
مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است كه به لحاظ محدوديت حجم درس به مهمترين آنها
اشاره مىكنيم.
1-
موافقان
الف- امام صادق عليه السلام و اصحاب
* امام صادق عليه السلام: يزيد بن سليط مىگويد: ما
گروهى بوديم كه امام صادق عليه السلام را در راه مكه ديدار كرديم. من عرض كردم:
پدر و مادرم به فدايت! شما امامان پاك هستيد، از سوى ديگر از مرگ نيز گريزى نيست.
اكنون سخنى و توصيهاى به من بفرماييد تا به آيندگان ابلاغ كنم. امام عليه السلام
فرمود: اشكال ندارد؛ اينان فرزندان من هستند- ودر حالى كه به فرزندش موسى عليه
السلام اشاره مىكرد و مىفرمود- و اين هم، سرور و آقاى ايشان است كه داراى دانش،
حكمت، فهم، سخاوت و شناخت نيازمنديهاى دينى و مسائل مورد اختلاف مردم مىباشد و در
اوست، حسن خلق و برخورد نيك با همسايگان، و او بابى است از ابواب الهى. و آنچه از
همه اينها مهمتر است آن كه خداى تعالى از صلب او پناه اين امّت و علم، و نور و فهم
و حكمت آنها را بيرون مىآورد. و او بهترين مولود و بهترين آفريده خداست كه خداوند
به وسيله او خونها را حفظ مىكند، اختلافات را اصلاح مىنمايد و پراكندگيها و
شكستگيها را برطرف مىسازد؛ برهنه را مىپوشاند و گرسنه راسير مىكند و بيمناك را
ايمنى مىبخشد و به بركت وجود او باران فرو مىريزد .... [2]
* حفص بن غياث نخعى از اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهما
السلام [3]
«من كسى را
نديدم كه به اندازه موسى بن جعفر عليه السلام برنفس خويش بيمناك
[1] - برگرفته شده از حياة الامام موسى بن
جعفر (ع)، ج 1، ص 176
[2] - عيون الاخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 23 و
بحارالانوار، ج 48، ص 12
[3] - در اينكه حفص بن غياث، شيعه بوده يا
سنى بين رجاليّون اختلاف است. صاحب جامع الرواة در ج 1، ص 263 بر عامى بودن مذهب
او تصريح دارد، ولى ما مقانى، در ج 1، ص 355 تنقيح المقال او را شيعهاى مى داند
كه تقيّه مىكرده است. وى در دوران حكومت هارون عهده دار منصب قضاوت در بغداد و
نيز كوفه بوده و در سال 194 هجرى در گذشته است
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 58