موسى بن جعفر عليه السلام به عنوان پيشواى امت و
جانشين رسول خدا صلى الله عليه و آله از اين قدرت و امتياز برخوردار بود. امام رضا
عليه السلام بر سخن گفتن پدر بزرگوارش در گهواره تصريح كرده مىفرمايد: «پدرم از
كسانى بودكه در گهواره سخن مىگفتند.» يعقوب بن سرّاج مىگويد:
«به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم، ديدم آن حضرت
بر بالين فرزندش ابوالحسن كه در گهواره بود نشسته است. امام عليه السلام خطاب به
من فرمود: به سرورت نزديك شود و بر او سلام كن. من به ابوالحسن عليه السلام نزديك
شدم و سلام كردم. پاسخ سلام مرا با لهجهاى فصيح داد، سپس فرمود: برو و نام دخترت
را كه ديروز گذاردهاى تغيير ده، زيرا آن اسم، مبغوض خداوند است. و اين در حالى
بود كه براى من دخترى متولد شده بود و من اسم او را حميرا گذاشته بدم. امام صادق
عليه السلام فرمود: به فرمان او گوش فرا ده كه هدايت خواهى شد. من رفتم و اسم
دخترم را عوض كردم.» [2]
ج- بزرگ منشى
هر دوران از زندگى انسان، ويژگى و اقتضاى خاص خود را
دارد. دوران كودكى افراد معمولًا با لهو لعب و بازيهاى بچه گانه سپرى مىشود؛ ولى
مردان خدا چنين نيستند، آنان در اين دوران نيز وقت خود را به جاى صرف در سرگرميهاى
بيهوده، صرف عبادت و بندگى خدا و انجام وظيفه مىنمايند. صفوان جمّال مىگويد: از
امام صادق عليه السلام از صاحب امر (امر امامت پس از آن حضرت) پرسيدم. فرمود:
«صاحب اين امر، نه كار بيهوده انجام مىدهد و نه بازى مىكند». در اين هنگام موسى
بن جعفر عليه السلام كه خردسال بود و بزغالهاى مكّى همراه داشت وارد شد، در حالى
كه به بزغاله فرمود: براى پروردگارت سجده كن!؛ سپس امام صادق عليه السلام فرزندش
را در آغوش گرفت و فرمود: «پدر و مادرم فدايش كه نه