responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 164

كردند كه وى در ميان آنان- كه صاحبان تجهيزات و سپاهيان فراوان هستند- بماند. رسول خدا (ص) در حالى كه سوار بر شتر بود فرمود: «راه شتر را باز كنيد كه خودش مأمور است.»

در مسير راه، قبايل «بَنى‌ بياضَه»، «بَنى ساعِدَه»، «بَنى‌ حارِثْ» و «بَنى‌ نجّار» نيز هر كدام اصرار داشتند كه رسول اكرم (ص) در ميانشان فرود آيد؛ ولى آن حضرت همان جواب را به آنها مى‌داد. [1]

ناقه پيامبر (ص) همچنان پيش مى‌رفت تا آنكه وارد كوچه‌هاى شهر «يثرب» شد.

مردان و زنان و كودكان در كوچه‌ها و خيابانها و پشت بامها اجتماع كرده و در انتظار پيامبر (ص) بودند و وقتى ديدگانشان به چهره ملكوتى آن حضرت افتاد با فريادهاى تكبير: «اللَّهُ اكْبَرُ، جاءَ مُحَمَّدٌ، اللَّهُ اكْبَرُ، جاءَ رَسُولُ اللَّهِ» و هلهله‌هاى شادى، از پيامبرشان استقبال كردند. [2] زنان و كودكان از فرط شادى اين سرود را با هم مى‌خواندند:

طلَعَ الْبَدْرُ عَلَيْنا مِنْ ثَنِيَّاتِ الْوَداعِ‌

وَجَبَ الشُّكْرُ عَلَيْنا ما دَعا للَّهِ داعٍ‌

ايُّهَا الْمَبْعُوثُ فينا جِئْتَ بِالْأَمْرِ الْمُطاعِ [3]

- ماه شب چهارده از پشت تپه‌هاى وداع بر ما سر درآورد.

- شكر خداوند بر ما واجب شد، تا آنگاه كه خواننده‌اى خدا را مى‌خواند.

- اى برانگيخته شده در ميان ما! فرمانى آورده‌اى كه مُطاع است.

در اين ميان، جوانها از همه خوشحالتر بودند. آنان از مدّتها پيش تلاش وسيعى را در جهت شكستن بتها و زدودن آثار شرك و بت‌پرستى در سطح شهر آغاز كرده بودند.

«سَعْد بن ربيع» و «عبداللَّه بن رَواحَه» براى شكستن بتهاى خزرج پيشگام شده بودند. [4]


[1] . البداية والنهايه، ابن كثير، ج 3، ص 196

[2] . البداية والنهاية، ابن كثير، ج 3، ص 195

[3] . السيرة الحلبيبة، ج 2، ص 54

[4] . ر. ك. اعلام الورى، ص 79

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست