responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 49

به نقل ابن ابى الحديد، عمار جزء كسانى بود كه مى‌خواست دوباره در بين مهاجران شورا تشكيل دهد تا خلافت را به على (ع) برگرداند. (1) و به هنگام مشاوره شوراى شش نفره خليفه دوم، از پشت درهاى بسته فرياد مى‌زد: براى يكپارچگى مسلمانان به على (ع) رأى دهيد و امر حكومت را از خاندان پيامبرتان بيرون نرانيد. (2)

عمار در تمام دوران حيات خويش، از هيچ كوششى براى برپايى دين خدا دريغ نكرد، و از دين پيامبر (ص) دفاع كرد. (3) نصر بن مزاحم منقرى نقل مى‌كند كه در جنگ صفين، عمار ضمن يادآورى حديث غدير، به ياران معاويه چنين گفت: پيامبر (ص) به من امر فرمود: با ناكثين بجنگم، اطاعتش كردم. فرمود: با قاسطين بجنگم و شما همانهاييد. اى مرد ابتر! آيا نمى‌دانى او به على (ع) فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىُّ مَوْلاهْ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ»؟ (4)

با وجود روايات فراوان از پيامبر (ص) در بزرگداشت عمار، (5) هنگامى كه او در زمان خليفه سوم بر حيف و ميل اموال توسط عثمان اعتراض كرد، به سختى مورد عتاب و ضرب و شتم خليفه قرار گرفت. (6) فاصله گرفتن خلافت عثمان از سنت پيامبر (ص)، پيروان على (ع) را بيشتر از هر كس، از خلافت او بيزار مى‌كرد و موجب اعتراض آنان مى‌گرديد.

3- 4. ابوذر غفارى (7)

نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست