نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 81
فدك به ورثه فاطمه به نزد رسول
خدا (ص) تقرب مىجويم واميدوارم فاطمه، حسن و حسين شفيعان من در روز قيامت باشند و
اگر من به جاى ابوبكر بودم و فاطمه نزد من چنين ادعايى مىكرد، او را در ادعايش
تصديق مىكردم. [1]
ج- برداشتن منع از
نوشتن حديث: خليفه اول مردم را از نقل حديث پيامبر
منع كرد تا در بين آنها اختلاف ايجاد نشود و گفت: هر كس از شما سؤالى كرد، بگوييد:
درميان ما و شما قرآن است. حلال
آن را حلال بشمريد و حرامش را حرام بدانيد. [2]
درزمان خليفه دوم، به دستور وى هر
كس احاديثى از رسول خدا نوشته بود، خدمت خليفه آورد و خليفه همه را به آتش كشيد.
عثمان نيز دردوران خلافت خويش اعلام كرد فقط نقل احاديثى جايز است كه در زمان
ابوبكر و عمر نقل شده است. معاويه نيز اين منع را ادامه داد [3] و بعد از وى
درتمام دوران خلافت سفيانيان و مروانيان سياست منع نقل و تدوين حديث به شدت اعمال
مىشد تااينكه عمربن عبدالعزيز به خلافت رسيد. وى طى بخشنامهاى رسمى به منظور
تشويق دانشمندان و راويان نوشت:
احاديث پيامبر را جمع آورى كرده و
بنويسيد كه بيم دارم دانشمندان اهل حديث از دنيا بروند و چراغ علم خاموش گردد.
د- جلوگيرى از حيف
وميل بيت المال توسط امويان: از ديگر اقدامات مهم
عمربن عبدالعزيز اين بود كه تمام اموال خويشاوندان ونزديكانش را به عنوان اين كه
مظالم و حق مردم است، به بيت المال برگرداند [5] وهدايا ومستمريهاى ماهانه آنان را
قطع كرد. بنى اميه به او اعتراض كردند واو درجواب گفت: