نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 71
(وَ قالَ يا
ايُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ)[1]
و گفت: اى مردم! زبان پرندگان به ما تعليم داده شده است.
امامان معصوم (ع) همه كمالاتى را كه انبياء سلف داشتند
دارا بودند و «منطق الطير» نيز مىدانستند. به دو نمونه در اين باره توجه فرماييد.
«عبداللَّه بن قطر» مىگويد: «محمد بن على بُرخى» به
من گفت: امام جواد (ع) را ديدم كه با گاو سخن مىگفت و گاو سرش را تكان مىداد. من
تعجب كردم. حضرت فرمود:
خداوند به ما زبان گاو را تعليم داده و علم هر چيز را
به ما عنايت كرده است. من به گاو دستور مىدهم. با تو سخن بگويد.
سپس حضرت به گاو فرمود: بگو «لا
الَهَ الَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ» گاو نيز گفت در حالى كه سرش
را به بدن امام (ع) مىماليد. [2]
«على بن اسباط» مىگويد:
همراه ابوجعفر (ع) از كوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغى
سوار بود در راه به گلهاى از گوسفندان رسيديم ناگهان گوسفندى كه مىچريد گله را ترك
كرد و در حالى كه صدا را در گلو پيچانده بود نزد امام جواد (ع) آمد. آن حضرت به چوپان
فرمود: اين گوسفند از تو شكايت مىكند كه تو براو ستم مىكنى و همه شير او را مىدوشى
و هنگامى كه غروب به خانه مىرود صاحبش شيرى در پستان آن نمىبيند. اگر از اين به بعد
به اين حيوان ظلم نكنى كه هيچ وگرنه از خداوند مىخواهم كه عمر تو را كوتاه كند.
چوپان گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لا الهَ إِلَّا اللَّهُ وَ
أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّكَ وَصيُّهُ» پس ادامه داد از تو
مىخواهم بفرماييد كه از كجا اين مطلب را فهميدى.
امام جواد (ع) فرمود: ما خزانهدار علم خدا، معدن حكمت
او، وصى انبياء الهى و بندگان مكرّم خداونديم. [3]
آگاهى از علم طب
يكى از امورى كه امامان عليهم السلام به آن توجه داشتند
و اهتمام مىورزيدند