responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 79

زن ضعيفى را ديد كه بر گاو مرده‌اى كه در كنار جاده افتاده بود مى‌گريد. حضرت از علت گريه او پرسيد. زن گفت: اى فرزند رسول خدا (ص)، من زن ضعيفى هستم كه توان كارى را ندارم و همه دارايى من همين گاو بوده است.

امام فرمود: اگر خداوند آن را براى تو زنده كند چه مى‌كنى.

زن گفت: هميشه شاكر و سپاسگزار خواهم بود.

امام جواد (ع) دو ركعت نماز گزارد و دعا كرد و سپس پاى مبارك را به گاو زد در اين هنگام گاو به اذن الهى زنده شد و روى پاى خود ايستاد.

زن فرياد زد تو عيسى بن مريم هستى.

امام فرمود: اين را نگو بلكه ما بندگان مكرّم خداوند هستيم. [1]

شفاى بيماران‌

يكى ديگر از جلوه‌هاى كرامتهاى امام جواد (ع) در شفاى بيماران بوده است، در اين باره روايات زيادى نقل شده است كه به ذكر چند نمونه مى‌پردازيم.

* «محمد بن ميمون» مى‌گويد: پيش از آنكه امام رضا (ع) به خراسان برود در مكه به خدمت ايشان رسيده عرض كردم: من قصد رفتن به مدينه را دارم، نامه‌اى مرقوم فرماييد تا خدمت امام جواد (ع) تقديم كنم.

حضرت تبسمى كرد و نامه‌اى براى فرزندش نوشت. هنگامى كه نامه را تقديم كردم آن حضرت نامه را خواند و به من فرمود: حال چشمانت چگونه است؟ گفتم: به دليل بيمارى، ديدش را از دست داده است. امام خواست تا نزديك بروم. آنگاه دست مباركش را بر چشمان من كشيد و در نتيجه نور ديدگانم بازگشت. [2]

* «ابو سلمه» مى‌گويد:

من مبتلا به ناشنوايى شديدى شده بودم. هنگامى كه امام جواد (ع) از اين جريان اطلاع‌


[1] - مسند الامام الجواد، ص 125 و مدينه المعاجز، ص 534

[2] - بحارالانوار، ج 50، ص 46

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 79
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست