نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 453
ابوعبدالله محمد بن علی دامغانی
حنفی (متوفای 478ق) به این منصب گزیده شد. او عموی
ابن ماکولای تاریخ نویس و برادر ابن ماکولای وزیر
است.(3)
تنوخی (علی بن المحسِّن)
ابوالقاسم، علی بن مُحَسّن بن علی
بن محمد تنوخی، قاضی شیعی معتزلی که در چند منطقه
از جمله مدائن، آذربایجان، قرمسین و بردان به قضا پرداخت. حافظ و
راستگو بود و خانواده اش همه اهل فضل بودند. نواده قاضی تنوخی بزرگ،
علی بن محمد تنوخی (متوفای 342ق) است. در سال 447ق در 92 سالگی
درگذشت.(4)
ستیته دختر عبدالواحد
ستیته دختر عبدالواحد بن محمد بن
عثمان بجلی بغدادی، دانشمند و آشنای با حدیث بود. برخی
از بزرگان حدیث از او نقل حدیث کردند. در بغداد زیست و در همان
جا درگذشت.(5)
کنستانتین نهم
او همسر سوم امپراتوریس زوی،
دختر کنستانتین هشتم بود. روزگار او توأم با روزهای سخت امپراتوری
بود، زیرا «نورماندی»ها بر باقی مانده بیزانس در ایتالیا
چیره شدند و بیزانس برای همیشه از روم جدا شد. این
جدایی در سال 1054م در پی اختلاف میان پاپ و پطر قسطنطنیه
رخ داد و سیاست نادرست او، ارمنستان را پهنه تاخت و تاز سلجوقیان
ساخت. همسرش در سال 1050م درگذشت و او پس از همسرش تا سال 1055م. حکومت کرد. در
سال 1045م مدرسه ای برای تدریس حقوق در قسطنطنیه ساخت.(6)
یحیی بن عمرلمتونی
ابوزکریا، یحیی
بن عمر بن تکلالکین لمتونی، بنیان گذار دولت مرابطون در مغرب
دور و رهبر قبیله لمتونه (منشعب از بربر صنهاجه) بود. این قبیله
با قبیله کداله که از صنهاجه بود در جنوب صحرا در مغرب دور نزدیک مرز
سنگال می زیست. هنگامی که عبدالله بن یاسین جزولی
او را دعوت کرد و قبیله کداله در پی او راهی شدند، وی به
جنگ «لمتونه» رفت تا آن را به راه دین آورد. آنان نیز دعوت او را پذیرفتند
و همراه او قدم به عرصه جهاد گذاشتند.
هنگامی که یحیی
بن ابراهیم کدالی، رهبر قبیله کداله در سال 434ق درگذشت،
عبدالله بن یاسین و یحیی بن عمر لمتونی به
شهرهای درعه و سجلماسه رفتند و آن ها را گرفتند و اوضاع آن ها را به سامان
آوردند. یحیی در یکی از جنگ های خود در سرزمین
سنگال در سال 447ق. درگذشت و عبدالله بن یاسین، برادر یحیی،
ابوبکر بن عمر لمتونی را رهبر صنّهاجه ساخت و پسرعمویش یوسف بن
تاشفیناو را در امر رهبری یاری می داد. سلسله
پادشاهی مرابطون با آن دو آغاز شد.(7)
پی نوشت ها:
[1] یک شنبه اول محرم سال 447 =
دوم آوریل سال 1054؛ دوشنبه نهم شوال سال 447 = اول ژوئـن سال 1056.
[2] معجم الادباء، ج 7، ص 278؛ طبقات
الاطباء، ص 497؛ فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص 505؛ الوافی
بالوفیات، ج 6، ص 114.
[3] تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص
615؛ البدایة و النهایه، ج 12، ص 70؛ النجوم الزاهره، ج 5، ص 58؛
الأعلام ، ج 2، ص 267؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 275.
[4] فوات الوفیات، ج 2، ص 138؛
الأعلام ، ج 5، ص 140.
[5] تاریخ بغداد، ج 14، ص 446؛
الاعلام، ج 3، ص 121.
[6] موسوعة تاریخ العالم، ج 2، ص
683؛ الروم و صلاتهم بالعرب، ج 2، ص 66 ـ 70.
[7] العبر، ج 6، ص 138 به بعد؛ زبدة
الحلب، ج 4، ص 12 به بعد؛ الاستقصا، ج 2، ص 11 م؛ تاریخ الشعوب الاسلامیة،
ص 318.
سال 448 ق = 1056-1057 م(1)
رویدادها
ازدواج خلیفه با شاه زاده سلجوقی
* خلیفه القائم بامرالله با خدیجه
خاتون، دختر داوود بیگ، برادر طغرل بیگ ازدواج می کند و یک
صدهزار دینار، مهریه او می سازد. خلیفه بر اهل ذمه محتسبی
می گمارد که آنان را به پوشیدن لباس ها و عمامه های رنگی
وادارد. خدیجه خاتون، همسر خلیفه، محتسب را از انجام این کار
باز می دارد.
طرفداری بساسیری از
فاطمیان
* بساسیری پس از حمله طغرل
بیگ به موصل می گریزد و در رحبه ماندگار می شود و به
مستنصر فاطمی نامه نوشته، او را به اشغال عراق دعوت می کند. مستنصر
فرمانداری رحبه و نیابت خود را در آن جا به او می دهد تا برای
کاری که او خواسته آماده شود.
موصل:
* طغرل بیگ برادرش ابراهیم
اینال را بر موصل می گمارد.
بصره و اهواز:
* ابونصر کندری، وزیر طغرل
بیگ در قبال خراجی به مبلغ سیصد هزار دینار در سال، ولایت
بصره و اهواز را به هزار اسب، پسر بکیر بن عیاض کردی واگذاشته،
دست او را باز می گذارد و اجازه می دهد که نام خود را نیز در
خطبه بیاورد.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 453