نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 465
گرچه این سیاست، خلافت عباسی
را پایدار ساخت، ولی پیامدهای ناخوشایندی برای
ابن مسلمه داشت، زیرا وقتی طغرل بیگ در سال 447ق به بغداد آمد،
ناگزیر شد پس از چندی به جنگ موصل برود.
بساسیری این فرصت را
غنیمت شمرد و در سال 450ق به بغداد آمد و برای خلیفه فاطمی
خطبه خواند و ابن مسلمه را دستگیر کرد و کشت.(6)
ابوالطیّب طبری
ابوالطیّب، طاهر بن عبدالله بن
طاهر بن عمر طبری، در آمل (پایتخت طبرستان) به دنیا آمد. قاضی
و فقیه شافعی بود و در شهر خود حدیث شنید و فقه را نزد فقیهان
نیشابور فراگرفت و سپس به بغداد رفت و نزد ابوحیان اسفراینی
درس خواند و از دارقطنی و دیگران حدیث شنید. با ابوالعلاء
معرّی در بغداد برنامه تبادل علمی داشتند. این مطلب را ابن
الوردی در کتاب تتمة المختصر فی اخبار البشر آورده است.
پس از ابوعبدالله صیمری،
قاضی «کرخ» شد. او مورد اعتماد و پرهیزکار بود و اصول و فروع فقه را می
دانست. او از متاع دنیایی کم بهره برد. ابن خلکان می گوید:
«او و برادرش یک عمامه و یک پیراهن داشتند. هرگاه یکی
از آن دو، آن را می پوشید، دیگری در خانه می نشست و
بیرون نمی آمد و هرگاه آن را می شستند، هر دو در خانه می
ماندند تا خشک شود.»
ابوالطیّب بیش از صد سال
عمر کرد.(7)
رویانی (ابوالعباس)
ابوالعباس، احمد بن محمد بن احمد رویانی
طبری، فقیه شافعی و اهل «رویان» طبرستان بود. او دانش را
در آن جا رواج داد.
الجرجانیات از کتاب های
اوست. او جَدّ ابوالمحاسن عبدالواحد بن اسماعیل، نویسنده کتاب البحر
(درگذشته سال 502ق) است.(8)
عبدالعزیز بکری
ابومصعب، عبدالعزیز بن محمد بن ایوب
بن عامر بکری، ملقب به عزالدوله، فرمانروای شلطیش و ولبه اندلس
و از ملوک الطوایف است. پس از مرگ پدرش در سال 406ق به قدرت رسید و در
شلطیش ماند تا این که المعتضد بن عباد به آن جا شتافت و بر ولبه دست یافت
و او را با صلح و توافق از شلطیش بیرون راند. پس از این ماجرا،
عبدالعزیز در سال 443ق به قرطبه رفت و تا پایان عمر، تحت حمایت
ابن جهور زیست.
او پدر ابوعبید بن عبدالعزیز
بکری، تاریخ نویس و جغرافیدان و صاحب المسالک و الممالک و
کتاب های دیگر است. عبدالعزیز در سال 487ق درگذشت.(9)
عروضیه
کنیز ابوالمطرّف، عبدالرحمان بن
غلبونِ نویسنده، ادیبی اندلسی بود. بیشتر او را با
لقب عروضیه می خواندند، زیرا در هنر «عروض» سر آمد بود؛ تا آن
جا که نام اصلی او فراموش شد. او کتاب امالیِ قالی و کاملِ مبرد
را حفظ کرده بود و آن ها را شرح می کرد. در شهر «بلنسیه» زندگی
می کرد و در «دانیه» درگذشت.(10)
ماوردی
ابوالحسن، علی بن محمد بن حبیب
بصری، معروف به ماوردی، در بصره به دنیا آمد و دانش های
مختلف را از استادان فن فراگرفت، سپس به بغداد رفت و به تحصیل خود ادامه داد
و مقام علمی والایی کسب کرد. او مجلس درس و شاگردانی
داشت.
قضا در چند شهر را به عهده گرفت و در
سال 429ق اقضی القضاة لقب گرفت. این لقب در اصطلاح، از قاضی
القضاة پایین تر است. نزد خلیفه عباسی القائم بامرالله و
دیلمیان مقامی والا یافت و آنان میانجی گری
او را میان خود و دشمنانشان می پذیرفتند.
او اندیشهور و دانشمند و در اصول،
معتزلی بود و حکم عقل را می پذیرفتو در فقه، شافعی و در
عبادات و معاملات پیرو اهل سنت بود.
وی نویسنده توانایی
بود و کتاب های گوناگون او، توانایی اندیشه و کمال در تعبیر
و بیان او را نشان می دهد؛ از جمله آن ها: ادب الدنیا و الدین،
الاحکام السطانیه، سیاسة اعلام النبوة، قانون الوزارة، الحاوی فی
الفقه، تفسیر القرآن، کتاب الامثال، معرفة الفضائل و کتاب های دیگر
است. او منسوب به «ماءالورد» (گلاب) است. در 86 سالگی در بغداد درگذشت.(11)
نجاشی (احمد)
ابوالعباس، احمد بن علی بن عباس
اسدی کوفی، معروف به نجاشی، از علمای برجسته شیعه و
یکی از استادان مورد اعتماد، تاریخ نگار و نسب شناس بود. از
کتاب های مشهور او الرجال است که شرح حال گروهی از شخصیت های
شیعه، علما و نویسندگان آن ها را در بردارد. او در 78 سالگی درگذشت.(12)
یازوری
ابومحمد، حسن بن علی بن
عبدالرحمانِ یازوری، در یازور، از روستاهای رمله فلسطین
به دنیا آمد و به همان جا منسوب شد. به مستنصر فاطمی پیوست و
مستنصر در سال 442ق منصب وزارت و قاضی القضاتی را بدو سپرد و او را سیدالوزراء
نامید. او طراح قیام بساسیری بود و وی را بر ضد
عباسیان برانگیخت. سیاست و اخلاق
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 465