responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 464

بلایای طبیعی:

 

* گسترش وبا در بخارا و سمرقند و مرگ بسیاری از مردم.

 

* زلزله های پیاپی در عراق که از موصل تا همدان را فرامی گیرد.

 

* گرانیِ سخت همراه با گرسنگی که در آن مردم، مردار و حیوانات را خوردند.

 

درگذشتگان

 

* ابن برد (اصغر).

 

* ابن خزرون (عبدون).* ابن سهلان.* ابن مزین (محمد).* ابن مسلمه.* ابوالطیب طبری* رویانی.

 

* عبدالعزیز بکری.* عروضیه.

 

* ماوردی.

 

* نجاشی (احمد).* یازوری.

 

* یحصبی

 

ابن برد اصغر

 

ابوحفص بن برد، احمد بن محمد بن احمد، از شعرای اندلس و از نویسندگان شیوا و از خاندان علم و ریاست بود. پدربزرگش احمد بن برد (اکبر) (متولد 440ق) در روزگار «عامریان» وزیر بود. احمد، نزد پدربزرگش گونه های ادب و علم و هنر نوشتن آموخت.

از اشعار او در غزل این است:

«پدر و مادرم به فدایت! چرا به ستم بر من، خو گرفته ای؟

همیشه مرا سرزنش می کنی؛ بی آن که گناهی کرده باشم.

ما، در عشق، با هم نوعی خویشاوندی داریم؛ چشمان تو و تن من، هر دو بیمارند.»

درباره طبیعت می گوید:

«ابرهای آغازین، رصّافه را سیراب کرد، که بادها پراکندگی آن را جمع کرده بودند.

جایی که هرگاه به سوی آن روانه می شوم، شادی و سرخوشی همراه من بود.

گویا نغمه پرندگانِ آن، شیوا (دلپذیر)تر از ساز وعود است.

گویا خمیدن درختان در آن، مانند دوشیزگانی است که میِ کهنه خورده باشند.

گویا جوی روان، پیکانی آبدیده است که در میدان رزم، باغ های آن چونان پارچه های گلداری است که برفراز گردن های نمکین پیچیده شده اند.»(2)

ابن خزرون (عبدون)

 

عبدون بن خزرون ناتی، امیر «بنی یرنیّان» از «زنّاته» در دوره پادشاهی ملوک الطوایف در اندلس است. بر شهر أرکش دست یافت و در آن جا حکومتی برپا کرد که چندان نپایید و شذونه را نیز به آن افزود. او با معتضد بن عباد، فرمانروای اشبیلیه روابط دوستانه ای داشت، سپس به انگیزه تعصبِ نژادی (بربری) در سال 439ق از او جدا شد و به بادیس بن حبوس، فرمانروای غرناطه نزدیک شد. و در سال 445ق معتضد او را به دیدار خود خواند. وقتی نزدش آمد او را دستگیر کرد و به زنجیر کشید و سپس کشت. سر او کنار سرهای پادشاهان و فرمانروایانی پیدا شد که در صندوق هایی نگهداری می شد. پس از دستگیری او، ارکش به اشبیلیه ملحق شد.(3)

 

ابن سهلان

 

زین الدین، عمر بن سهلان ساوی فیلسوف، معروف به قاضی ساوی به شهر ساوه (میان ری و همدان) منسوب است. او در نیشابور مسکن گزید و در آن جا تحصیل کرد.

البصائر النصیریه فی المنطق و چند رساله و تصنیف پراکنده که برخی مخطوط است و برخی چاپ شده، از تألیفات اوست.(4)

محمد بن مزین

 

ابوعبدالله، محمد بن (ابی الاصبغ) عیسی بن ابی بکر بن سعید بن مزین، روز مرگ پدرش در سال 445ق با او بیعت کردند و به امارت شلب رسید و الناصر لقب گرفت. مردم او را به جهت ادب و اطلاعات گسترده اش دوست می داشتند. تا زمان مرگش بر مسند قدرت بود و سپس پسرش عیسی بن محمد به جای او نشست.(5)

 

ابن مسلمه

 

ابوالقاسم، علی بن حسن بن احمد بن محمد، مشهور به ابن مسلمه، دانشمند، صاحب قلم، دارای اندیشه ای استوار و خردی سرشار بود. القائم بامرالله عباسی در سال 422ق او را به وزارت برگزید و رئیس الرؤساء لقب داد. او خلیفه را قانع ساخت که با طغرل بیگهمداستان شود تا جلوی برنامه های فاطمیان و تبلیغات آنان را بگیرد.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست