responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 476

را می گیرند و مواضع دفاعی خود را تحکیم می کنند.

درگذشتگان

* ابن حزم (علی).* ابن صالح اندلسی.* حسین تجیبی.* قتلمش سلجوقی.

* کندری.

ابن حزم (علی)

 

ابومحمد، علی بن احمد بن سعید بن حزم، ایرانی تبار، هم پیمان امویان و اهل قرطبه بود. در قرطبه به دنیا آمد و خود و پدرش نخست وزیری و اداره کشور را در دست داشتند، ولی او از این منصب گذشت و یکسره به کار دانش و نگارش پرداخت. هنگامی که خلافت امویان در اندلس برافتاد، ابن حزم را به شهر المریه و سپس به شهر شاطبه در شرق اندلس تبعید کردند. او در آن جا برای بازگرداندن خلافتِ سرنگون شده اموی توطئه چید. نقشه های او مؤثر واقع شد و دوست او عبدالرحمان بن هشام بن عبدالجبار بن عبدالرحمان الناصر، ملقب به المستظهر به قدرت رسید و ابن حزم نخست وزیر او شد، ولی خلیفه جدید پس از یک ماه و نیم کشته شد.

 

این حوادث در ابن حزم اثر کرد و او از سیاست کناره گرفت و تندخو و بدزبان شد. او سقوط خلافت اندلس و پیدایی ملوک الطوایفی در آن جا را به چشم خود دیده، این دولت های کوچک را به بدترین شکل، وصف می کند و درباره آن ها می گوید: چند گروه پراکنده اند که نه دین و نه اخلاق، هیچ یک جلودار آن ها نیست. بدی های آنان را با دو کلمه بیان می کند: رنج و آشوب و شرح این ماجرا را در کتاب رسالة التلخیص لوجوه التخلیص آورده است. در فقه، پیرو مذهب ظاهری شد. این مذهب، در مشرق و به وسیله داوود بن علی اصفهانی (در گذشته 270ق) پدید آمد. پیروان این مذهب، آیات قرآن، روایات معتبر و احادیث درست را می پذیرند و هیچ چیز را تاویل نمی کنند؛ مگر این که ضرورت عقلی یا حسّی برای برگرداندن معنا از ظاهر آن، احساس شود. ابن حزم؛ فلسفه، منطق و حساب خوانده بود و به کروی بودن زمین اعتقاد داشت و به این آیه استدلال می کرد (... یکوّر اللیل علی النهار و یکوّر النهار علی اللیل...)(2)

 

ابن حزم بسیاری از ادعاهای یهود را رد می کند؛ از جمله این که می گویند: «پروردگار جهان، بخشی از زمین را به ابراهیم داده و فرموده است: من این زمین را از رود مصر(نیل) تا رود بزرگ (رود فرات) به فرزندان تو می دهم».(3) او می گوید: این دروغ است، زیرا بنی اسرائیل زمین مصر را حتی برای ده روز هم، دبه مقدار یک وجب یا بیشتر به دست نیاوردند. و این ادعا، نیل تا نزدیک بیت المقدس را شامل می شود و در این بخش، صحراهای مشهور و گسترده ای است و هرگز «فرات» را نیز به اندازه ده روز به دست نیاوردند.

 

ابن حزم، یک جریان فکری تندی پدید آورد و تقلید را حرام کرد و معتقد بود نمی توان بدون دلیل، گفته دیگران را پذیرفت. ابن حزم صاحب رأی بود و از عقل پیروی می کرد، به همین دلیل با خرافات می جنگید و به پیروان آن سخت می گرفت. او عقیده گروهی از مردم، مبنی براندیشه و قدرت شنوایی داشتن ستارگان را رد می کند و باطل می داند.

 

وی هم چنین، کرامات و معجزات را نمی پذیرد و برفریب دهندگان مردم با چنین ادعایی، می تازد و می گوید: پس از درگذشت پیامبر، معجزه ای برای او نیست و به نظر او، توسل به غیر خدا جایز نیست و وسیله تقرب به خدا، همان فرمانبرداری از خداست. فقیهان روزگارش او را به الحاد و بی دینی متهم ساختند و پادشاهان را از انحراف های او بر حذر داشتند؛ تا آن جاکه معتضد بن عباد، امیر اشبیلیه دستور داد کتاب های او را بسوزانند و خواندن آن ها را حرام کرد. ابن حزم از مردم کناره گرفت و در خانه ییلاقی خود در حومه لبله نزدیک اشبیلیه مسکن گزید.

 

او تألیفات بسیاری داشت؛ تا آن جا که گفته اند، کتاب های او بیشتر از چهارصد جلد است. از مهم ترین آن ها الفصل فی الملل و الاهواء و النحل در تاریخ تطبیقی ادیان، جوامع السیرة، نقط العروس که مجموعه ای از چیزهای نادر و شگفت انگیز و مقایسه ها و مثل ها است، جمهرة الانساب، الناسخ و المنسوخ، الاحکام فی اصول الاحکام، المحلّی در فقه، المفاضله بین الصحابة، طوق الحمامة فی الإلفة و الألاّف است. او چند رساله دارد که می توان به ردیه ای ضد ابن نغزیله یهودی و التلخیص لوجوه التخلیص و رساله ای در ردّ کندی فیلسوف اشاره کرد. بسیاری از کتاب های او مفقود شده و برخی خطی اند.(4)

 

ابن صالح اندلسی

 

ابومحمد، علی بن احمد بن سعید بن حزم بن غالب بن صالح اندلسی، در قرطبه می زیست و در آن جا موقعیت مهمی یافت. پدرش احمد بن سعید، یکی از بزرگان و از وزیران منصور بن ابی عامر و سپس وزیر پسرش مظفر بود. پسرش ابومحمد وزیر عبدالرحمان المستظهربالله بن هشام بن عبدالجبار بن عبدالرحمان ناصر بود. آن گاه سیاست را رها کرده، به دانش و فراگیری کتب «سنن» پرداخت و با توجه خاصی به علم منطق روی آورد و در این زمینه، کتابی با عنوان التقریب لحدود

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 476
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست