نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 479
448ق)
فرستاد. از «حلب» دیدار کرد و در آن جا چندی ماند و معزالدوله، ثمال
بن صالح مرداسی، فرمانروای آن سامان او را گرامی داشت و او در
حلب بیمارستانی ساخت. در سال 441ق به مصر رفت و سه سال در آن جا ماند
و در آن مدّت با طبیب مصری، علی بن رضواندیدار کرد و میان
آن ها گفتوگوهایی در طب صورت گرفت. ابن بطلان برخی از آن
گفتوگوها را در رساله هایی نوشت. آن گاه به قسطنطنیه رفت و از
آن جا به حلب بازگشت و سپس آن جا را به قصد انطاکیه ترک کرد و در آن شهر که
در دست رومیان بود، ماندگار شد. او در آن جا بیمارستانی ساخت و
به ترکِ دنیا روی آورد و خود را یوانس نامید و در آن جا
درگذشت.
طب را نزد ابوالفرج عبدالله بن طبیب
و ابوالحسن ثابت بن ابراهیم بن زهرون فرارگرفت.
نامه او به هلال بن محسن صابی،
کتابی در تقویم الصّحه، دعوة الاطباء، المدخل الی الطب، شراء
الرقیق و تقلیب العبید و... از جمله آثار اوست.(2)
ابن خزرون
ابوعبدالله محمد بن خزرون بن عبدون زناتی،
ملقب به عمادالدوله، فرمانروای شذونه و ارکش از ملوک الطوایف اندلس و
بربری تبار بود. با برادرش عبدون هنگام بر پایی حکومت خویش
بر این دو شهر، همراه بود. او و برادرش از سوی معتضد بن عباد، برای
دیدار از او در اشبیلیه دعوت شدند و برادرش در سال 445ق به دیدار
او رفت و ابن عبّاد را مانند دیگر امیرانی که به دیدار
خود دعوت می کرد، دستگیر و زندانی کرد و سپس کشت. محمد بن خزرون
از مرگ رهایی یافت و به وظایف فرمانروایی
پرداخت.
معتضد برای یافتن او کوشید
و نزدیک او دژی بنا کرد و آن را از اسب و مردان جنگی پرکرد، تا
آن جا که ابن خزرون و مردم کشورش را از فعالیت بازداشت. ابن خزرون خواست با
خانواده و برخی افراد قبیله اش به سرزمین تحت فرمان بادیس
بن حبّوس برود، که معتضد نزدیک «فحص شلب» بر آن ها تاخت. ابن خزرون و یارانش
تا پای جان جنگیدند. هنگامی که دریافت، دشمنش نیرومند
است، به یکی از غلامان خود فرمان داد زنش را در حال سواری بکشد
و با خواهرش نیز چنین کرد و سپس به میدان آمد و جنگید تا
کشته شد.(3)
ابن سیده
ابوالحسن، علی بن اسماعیل
مرسی اندلسی، معروف به ابن سیده، از پیشوایان لغت و
ادبیات عرب و عالم به حوادث و رویدادهای برجسته عرب بود و در
حکمت نیز دستی داشت. در شهر «مرسیه» در شرق اندلس به دنیا
آمد و به آن جا نیز منسوب شد. خود و پدرش هر دو نابینا بودند. مدتی
شعر می سرود و به دانیه رفت و یکسره به خدمت ابوالجیش
مجاهد عامری درآمد. المخصص فی اللغة که در آن، همه تخصص خود و نظریاتش
را آورده است، کتاب الأنوار درباره آسمان و فلک و علوم طبیعی، شرح
اصلاح المنطق ابن سکیت، شرح مشکل المتنبی، کتاب الوافی فی
علم احکام القوافی، المحکم فی اللغة، شرح دیوان الحماسة و... از
آثار اوست.(4)
ابویعلی
ابویعلی، محمد بن حسین
بن محمد بن خلف فراء بغدادی، پیشوای حنبلیان بود و کسی
در تفریع مذهب حنبلی مانند او نبود. در بغداد به قضاوت رسید و
نزد خلیفه القادربالله منزلت والایی داشت. هنگام پذیرش
منصب قضا، با خلیفه شرط کرد که در مراسم رسمیِ استقبال، حضور نداشته
باشد و به دیدار پادشاه نرود. القادر بالله نیز شروط او را پذیرفت.
نوشته هایی دارد؛ از جمله: الاحکام السلطانیه، الکفایة فی
اصول الفقه، اربع مقدمات فی اصول الدیانات، تبرئة معاویه، مقدمة
فی الادب، کتاب فی الطب و...(5)
بیهقی (احمد)
ابوبکر، احمد بن حسین بن علی
خسروجردی شافعی، یکی از پیشوایان و حافظان حدیث
بود. او در روستای خسروجرد، از روستاهای بیهق نیشابور به
دنیا آمد و در بیهق پرورش یافت و به آن جا منسوب شد. به بغداد،
کوفه، مکه و... رفت و سپس به نیشابور بازگشت و تا پایان عمر در آن جا
ماند. در سفرهای خود، دانش گسترده ای در زمینه حدیث و عقاید
اشعری ها کسب کرد.
امام الحرمین می گوید:
او بر سایر شافعیان برتری داشت؛ مگر بیهقی که بر
شافعی منت دارد، زیرا کتاب های بسیاری در یاری
او و تأیید نظریاتش نوشته است. سی سال به روزه سپری
کرد.
السنن الکبری و السنن الصغری،
المعارف، دلائل النبوة، الاسماء و الصفات، الترغیب و الترهیب المبسوط،
الآداب و الدعوات، البعث و النشور، مناقب الشافعی، مناقب احمد، کتاب الاعتقاد
و... از آثار اوست.
او در 74 سالگی در نیشابور
از دنیا رفت و پیکرش را به زادگاهش منتقل کردند.(6)
حسدای بن یوسف
ابوالفضل، حسدای بن یوسف بن
حسدای بن شبروط، از مردم سرقسطه اندلس، یهودی و از خاندانی
اشرافی بود و به همه مراتب علم
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 479