responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 83

فقه [و اخلاق] کتاب های احیاء علوم الدین، الوسیط، البسیط و الوجیز را نوشت. در اصول فقه کتاب المستصفی، در دانش مناظره و جدل کتاب المنحول و المنتحل و در فلسفه کتاب های مقاصد الفلاسفه، تهافت الفلاسفه، معیارالعلم، المنقذ من الضلال، و حقیقة القولین را نگاشت. کتاب فضائح الباطنیه را که معروف به المستظهری است، در ردّ باطنیان نوشت و در آن به فضایل خلیفه عباسی، مستظهر باللّه (متوفای 512ق) پرداخت. سپس از او دعوت شد تدریس در مدرسه نظامیه نیشابور را برعهده بگیرد و او پذیرفت؛ ولی دیری نپایید که اقامت در آنجا را ترک کرد و به وطن خود بازگشت و خانقاهی برای صوفیان بنیان نهاد و در کنار آن، مدرسه ای برای طالبان علم ساخت. غزالی، اوقات خود را به کارهای خیر و هم نشینی با صوفیان و تدریس اختصاص داده بود. پس از زندگی 55 ساله ای که سراسر آن به دانش اندوزی، آموزش و دعوت به خیر سپری شد، در چهاردهم جمادی الثانی 505ق بدرود حیات گفت و در طوس به خاک سپرده شد. غزالی در بررسی های فلسفی خود به نتیجه ای رسید که سال ها پس از آن، فیلسوف آلمانی، کانت (Kant) رسید. او دید عقل به تنهایی نمی تواند به همه مطالب و مجهولات احاطه باید و پرده از همه مشکلات علمی بردارد؛ بلکه باید به سراغ قلب رفت. قلب است که پس از تهذیب و پالایش نفس با عبادت و ریاضت های صوفیانه، می تواند حقایق الهی را با ذوق و کشف دریابد. او با این اندیشه می خواست علم و عقل را به خدمت وحی و دین درآورد تا به حقیقت برتر دست یابد. در عین حال، وی در کتاب احیاء علوم الدین به تمجید و ستایش عقل می پردازد و عقل را سرچشمه، خاستگاه و پایگاه علم می داند و می گوید: نسبت علم به عقل، نسبت میوه به درخت و نور به خورشید است. کتاب احیاء علوم الدین او در شهرهای مغرب موجی از خشم مرابطون را برانگیخت؛ زیرا غزالی در آن کتاب به فقها تاخته بود و تمایل و گرایش آنان به بررسی مسائل فقهی را به سبب آزمندی به دنیا و طمع در به دست آوردن منصب های بالا می دانست و بر این عقیده بود که فقها به دیگر عالمان و زاهدان (صوفیان) حسد می ورزند. دانش در اندیشه غزالی پیشه ای از پیشه ها و کسب دنیوی نبود که سودی زودرس در اختیار صاحبش بگذارد؛ بلکه آن را عبادت قلب و نیایش پنهانی و تقرب درونی به خدا می دانست. فقها تصمیم گرفتند کتاب های غزالی در همه نواحی تحت قلمرو دولت مرابطون، سوزانده شود و آن را بر سلطان، علی بن یوسف بن تاشفین در سال 503ق حکم کردند و طبیعی بود که مردم در برابر این حکم بشورند، و شورش مهدی بن تومرت از همین جا نشئت گرفت. غزالی اشعاری دارد که در آن عقیده درونی خود را بیان می کند؛ ازجمله شعر اوست:

 

«عشق لیلی و سُعدی را به یک سو افکندم و با این کار نخستین منزل را پیمودم. شوق ها بانگ بر من زدند آرام ! اینجا منزل معشوق است که به آنان عشق می ورزی، آهسته فرود آی. برای آنها رشته هایی باریک ریسیدم؛ ولی برای رشته های خود بافنده ای نیافتم، پس دوک خود را شکستم».(4)

 

مقاتل بن عطیه

 

ابوالهیجاء، مقاتل بن عطیه بن مقاتل بکری حجازی، شبل الدوله: شاعری از خاندان امیرنشین در بادیه بود. میان او و برادرانش، ناسازگاری و کدورتی رخ داد؛ ازاین رو پیوسته در شهرها در رفت و آمد بود تا آنکه در خراسان اقامت گزید. با زمخشری، مکاتبه و مداعبه (بذله گویی) داشت. به دربار وزیر نظام الملک پیوست و از نزدیکان او شد و به دامادی او درآمد و چون نظام الملک کشته شد، به بغداد بازگشت. سپس به گردش در شهرها پرداخت و از حاکمان آن شهرها درخواست بخشش و نوال می کرد و اموالی به دست آورد. به مرو بازگشت و در آنجا بود تا درگذشت. او نیکو شعر می سرود. در رثای نظام الملک چنین سروده است: «وزیر نظام الملک، گوهر گران بهایی بود که خداوند آن را در قالب شرف ریخته بود. ولی امروز زمانه ارزش او را نمی شناسد؛ ازاین رو خدا از غیرت آن را به صدف برگرداند».(5)

 

پی نوشت ها:

 

[1] یکشنبه اول محرم 505ق / 9 ژوئیه 1111م؛ دوشنبه 29 جمادی الثانی 505ق / اول ژانویه 1112م.

 

[2] النجوم الزاهره، ج5، صص200 و 203.

 

[3] کارل گرامبرگ، موسوعة لاروس، بخش تاریخ عمومی، ج4، ص129.

 

[4] وفیات الاعیان، ج4، ص612؛ البدایه و النهایه، ج12، ص173؛ النجوم الزاهره، ج5، ص203؛ الوافی بالوفیات، ج1، ص274؛ العبر، ج4، ص10؛ تاریخ ابن اثیر، ج10، ص491؛ کشف الظنون، صص2002 و 2008؛ الاعلام، ج7، ص247؛ مقدمه دکتر جمیل صلیبا بر کتاب المنقذ من الضلال، مقدمه دکتر عبدالرحمان بدوی بر کتاب فضایح الباطنیه؛ زیدان، تاریخ آداب اللغه العربیه، ج3، ص105؛ قدری طوقان، تاریخ العلوم عندالعرب، ص186؛ قصة الحضارة، جزء دوم از مجلد چهارم، صص362 و 367؛ المغرب الکبیر، ج2، ص744 ـ 745.

 

[5] وفیات الاعیان، ج 5، ص257؛ النجوم الزاهره، ج 5، ص204؛ الاعلام، ج 8، ص 206.

 

506 ق / 1112 ـ 1113م(1)

 

رویدادها

 

صلیبیان: درگذشت تنکرید، امیر انطاکیه بدون وارث. او پیش از مرگ، عموزاده اش روژه دو سالرنو (Roger de salerne) را به جانشینی خود معرفی کرد و از او پیمان گرفت، پس از آنکه بوهمند دوم (BohemondII) پسر بوهمند اول به سن بلوغ رسید، به نفع او کناره گیری کند. بوهمند اول در سال 501ق / 1107م به اروپا

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست