responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1239

قبا، مسجد


نویسنده (ها) : سیما طایفه - محسن مصحفی

آخرین بروز رسانی : جمعه 6 تیر 1399

تاریخچه مقاله

قبا، مسجد \ masjed-e qobā \ ، از مساجد معروف شمیران، واقع در خیابان شریعتی، بالاتر از حسینیۀ ارشاد.
واقع شدن این مسجد در نزدیکی حسینیۀ ارشاد از همان آغاز، موقعیت ویژه‌ای به آن داد. منطقه‌ای که مسجد قبا در آن واقع شده است، در دهۀ 1350 ش، از مناطق اعیان‌نشین تهران به شمار می‌آمد و در آن زمان، شمار قابل توجهی از ساکنان این محله را ارمنیان، زردشتیان و آمریکاییان، و نیز امرای نظامی تشکیل می‌دادند.
با توجه به ترکیب جمعیتی منطقه و حضور روزافزون مسلمانان، نیاز به احداث یک مسجد، پس از سال 1340 ش، بیش از پیش احساس می‌شد؛ به این ترتیب یکی از افراد خیّر به نام حاج محمود حسینیان تهرانی، قطعه‌زمینی را برای ساخت مسجد وقف کرد. او چندین‌بار تصمیم به احداث مسجد گرفت، اما به عللی این تصمیم عملی نشد، تا اینکه واقف زمین درگذشت.


در همین اثنا شهرداری منطقه تهدید کرده بود که اگر زمینی در محدودۀ ساخت‌وساز باشد، اما به حال خود رها شود، به نفع شهرداری ضبط خواهد شد. شهرداری پس از مدتی تهدیدش را عملی کرد؛ بنابراین یکی از مشکلات سازندگان مسجد در آغاز، خارج کردن زمین از تملک شهرداری بود. در مدتی که زمین بدون استفاده رها شده بود، عده‌ای در گوشه‌ای از زمین وقفی، حصیربافی می‌کردند و تولیدات خود را به مردم می‌فروختند. روزی حاج محمدتقی طرخانی، از بازاریان متمول، خیّر و انقلابی که پس از انقلاب به دست اعضای مجاهدین خلق به شهادت رسید، به دیدن یکی از معتمدان محل (آقای رحیمی که بعدها عضو هیئت امنای مسجد قبا شد) رفت و با بیان این موضوع که ورود افراد با ظاهر نامناسب ــ به‌ویژه خانمها ــ به زمین وقفی، از نظر شرعی، صحیح نیست، خواستار ایجاد تغییر در وضعیت زمین، و احداث مسجد شد.
ظاهراً اهالی محل با توجه به شناختی که از سابقۀ زمین و نگاه شهرداری به آن داشتند، در آغاز، پیشنهاد آقای طرخانی را نپذیرفتند؛ اما پس از اصرار فراوان او، در نهایت، ریش‌سفیدان محله با قراردادن شرایطی ــ از جمله گسترش زمین مسجد به بیش از 200 مـ2 و نیـز احداث مسجدی در محروم‌تـرین نقطۀ تهران ــ با ساخت مسجد موافقت کردند.
پس از آن هیئتی برای گرفتن جواز ساخت مسجد به شهرداری مراجعه کرد؛ اما خواستۀ آنها با مخالفت شهرداری روبه‌رو شد. ازجملۀ علل این مخالفت، لزوم دخالت اوقاف تهران در کار ساخت مسجد بود، اما بنیان‌گذاران مسجد که مایل نبودند ادارۀ امور مسجد در اختیار ادارۀ اوقاف و دولت قرار گیرد، با این شرط موافقت نکردند؛ بنابراین کار ساخت مسجد دوباره به تعویق افتاد. پس از مدتی، اهالی بدون اخذ موافقت شهرداری، کار ساخت مسجد را آغاز کردند. کار با ممانعت شهرداری روبه‌رو شد، اما پافشاری سازندگان، باعث شد که مسئول شهرسازی شهرداری تهران، اجازۀ ساخت مسجد را تا زمانی که منعی برای این کار وضع نشود، صادر کند. به این شکل تلویحاً اجازۀ ساخت مسجد داده شد، اگرچه مجوز قانونی برای این کار صادر نشد.
به‌هرحال، عملیات ساخت مسجد از 1351 ش با حمایتهای آیت‌الله خوانساری آغاز شد. مسئولیت ساخت برعهدۀ سید محسن هزاوه‌ای و حاج محمدتقی طرخانی بود. هزاوه‌ای وصی حسینیان، واقف زمین، بود و طرخانی نیز مسئولیت امور مالی مربوط به ساخت‌وساز را برعهده داشت.
به گفتۀ برخی از اعضای هیئت امنای مسجد قبا، حاج طرخانی تصمیم گرفت هزینۀ ساخت را شخصاً به عهده بگیرد. البته او کمکهای مالی دیگران را نیز می‌پذیرفت. هاشم صباغیان که از اعضای انجمن اسلامی مهندسین بود، نیز در تأمین هزینه‌های احداث مسجد نقش عمده‌ای داشت. بـرای رفـع ایراد کوچک ـ بودن زمین نیز، خانۀ متروکه‌ای که در شمال آن قرار داشت و متعلق به یک ارمنی بود، خریداری، و وقف مسجد شد (مازندرانیان، 22-25).
ساخت مسجد به نیمه رسیده بود که ادارۀ اوقاف دوباره خواستار واگذاری مسجد به این اداره شد تا خودْ ساخت آن را برعهده گیرد. باز هم کار ساخت‌وساز متوقف شد تا اینکه پس از مدتی، این مشکل نیز برطرف شد. سرانجام در 1353 ش پس از دو سال، ساخت بنای مسجد با هزینۀ مبلغی نزدیک به 000‘700 تومان به پایان رسید (دانش‌منفرد، 68؛ آرشیو ... ، بش‌ ).

سبب نام‌گذاری مسجد

دربارۀ نام‌گذاری مسجد قبا دو روایت مختلف وجود دارد: نخست آنکه در جلسه‌ای با حضور آیت‌الله محمود طالقانی و آیت‌الله مرتضى مطهری، نام این مسجد را قبا گذاشتند (یاران ... ، 28)؛ اما بر اساس روایت دوم که از یکی از اعضای هیئت امنای مسجد نقل شده است: «پس از پایان کار ساخت مسجد، استخاره‌ای گرفته شد. آیه‌ای از قرآن کریم با این معنی آمد: «بشارت باد که شما پیروز می‌شوید». از این‌رو نام مسجد را «رشاد» گذاردند، اما پس از مدتی به پیشنهاد دکتر علی شریعتی، نام مسجد به «قبا» تغییر یافت. سبب نام‌گذاری مسجد به این نام، پیشینۀ مسجد قبا به‌عنوان نخستین مسجد در تاریخ اسلام، و نقش آن در توسعه و پیشبرد اسلام بود؛ از این‌رو، این مسجد «قبا» نامیده شد تا بتواند سنتهای اصیل و از دست رفتۀ پیامبر اسلام (ص) را احیا کند (نیکبخت، 107).
مراسم افتتاحیۀ مسجد در اول رمضان 1353 ش با امامت حجت‌الاسلام عراقچی که هزاوه‌ای او را معرفی کرده بود، برگزار شد. افتتاح مسجد پس از تعطیلی حسینیۀ ارشاد توسط ساواک انجام گرفت، اما با توجه به نیازهای روحی و معنوی مردم محل، به‌ویژه جوانان علاقه‌مند، هیئت امنا احساس کرد که باید فرد مناسب‌تری را برای ادارۀ امور مسجد پیدا کند. برای این منظور جلسه‌ای در منزل حاج طرخانی، با حضور وی و ابوالفضل توکلی بینا، زمردیان، مهدیان، جواد رفیق‌دوست، نژادحسینیان، هاشم صباغیان و هزاوه‌ای تشکیل، و قرار بر این شد که برای آوردن آیت‌الله مفتح به مسجد قبا با آیت‌الله سید محمد بهشتی مشورت شود. این کار به توکلی بینا واگذار شد. او پس از جلب موافقت بهشتی، نزد مرتضى مطهری رفت و وی نیز با این انتخاب موافقت کرد، اما راضی کردن آیت‌الله مفتح که رژیم او را ممنوع‌المنبر کرده بود، به آسانی ممکن نبود. سرانجام، پس از جلسه‌ای که با حضور ابوالفضل توکلی بینا، محسن هزاوه‌ای، مهدیان، محمدتقی طرخانی، سید محمد بهشتی و مرتضى مطهری در خانۀ محمد مفتح برگزار شد، او پذیرفت تا امامت مسجد قبا را عهده‌دار شود (مازندرانیان، 29-30). به این ترتیب فعالیتهای مسجد قبا به طور جدی آغاز شد.
برای هماهنگی کارها، جلسۀ اعضای هیئت امنای مسجد، هفته‌ای یک روز در وقت ظهر در منزل یکی از اعضا تشکیل، و طی آن، برنامه‌های هفتگی مسجد برنامه‌ریزی می‌شد. برنامه‌ریزی، اجرا، و تأمین هزینه‌های مسجد بر عهدۀ اعضای هیئت امنا بود. این هیئت تا چند سال پس از آن نیز به فعالیت خود ادامه داد.
با اوج گرفتن فعالیتهای مسجد و با توجه به آنکه مسجد هیئت امنای قانونی نداشت، ساواک از طریق ادارۀ اوقاف که وابسته به نخست‌وزیری بود، دست به اقداماتی برای مهار فعالیتهای این مسجد زد. از آنجا که مسجد قبا کم‌کم تبدیل به پایگاه مخالفان حکومت پهلـوی شده بود، نعمت‌الله نصیری ــ رئیس ساواک ــ از ادارۀ اوقاف خواست تا برای پایان دادن به وضعیت مسجد و تعیین هیئت امنای دارای صلاحیت، اقدام لازم را انجام دهد؛ اما فشارهای ساواک برای تغییر هیئت امنای مسجد به نتیجه نرسید و سرانجام، در اوایل سال 1357 ش، هیئت امنای مسجد قبا شامل محمد مفتح، ماشاءالله رحیمی، محسن هزاوه‌ای همدانی، ابوالفضل توکلی بینا، هاشم صباغیان، جواد رفیق‌دوست و حاج محمدتقی طرخانی تعیین شد و رسمیت یافت (همو، 31-32).

فعالیتهای سیاسی در مسجد قبا

با ورود آیت‌الله مفتح به مسجد قبا، عملاً گرایش و نگاه سیاسی ضدرژیم، تبدیل به بخشی اساسی از فعالیتهای این مسجد شد و به‌تدریج فعالیتهای علمی، فرهنگی و مبارزاتی در این مسجد ادامه یافت. نیروهای مبارز در این مکان گرد هم می‌آمدند تا هم از نظر معنوی و علمی، مقدمات رشد خود را فراهم آورند و هم برنامه‌های مبارزاتی‌شان را قوت بخشند. به این ترتیب، مسجد قبا تبدیل به یکی از مراکز اصلی انقلاب در تهران شد.
ساواک در بولتن خود دربارۀ مسجد قبا می‌نویسد: «اطلاعات رسیده حاکی است: مسجد قبا که در خیابان شهرزاد، کورش کبیر و در حوالی حسینیۀ ارشاد تهران واقع شده، به صورت پایگاه اجتماعی افراد مذهبی ]و[ دانشجویان درآمده ... » (ساواک ... ، 1 / 169).
روند فعالیتهای مسجد قبا از نیمۀ دوم 1355 ش رونق بیشتری گرفت. در بهمن این سال، حملۀ اسرائیل به لبنان شدت گرفت و امام خمینی (ره) با ارسال پیامی از مردم ایران خواست تا کمکهای مالی خود را از مردم آسیب‌دیدۀ لبنان دریغ نکنند (هفت هزار ... ، 2 / 616). در پی صدور این پیام، از طرف آیت‌الله موسوی زنجانی و محمد مفتح فعالیتهایی برای جمع‌آوری کمکهای مردمی سازمان داده شد. کانون این اقدامات مسجد قبا بود؛ اما این تحرکات با حساسیت و واکنش ساواک روبه‌رو شد (یاران، 496، 501).
در همین ایام، به گزارش یکی از منابع ساواک، علی شریعتی و محمد مفتح که روابط دوستانۀ نزدیکی با یکدیگر داشتند، به همراه عده‌ای دیگر، جمعیتی با نام «ساده‌زیستی» تشکیل دادند که پایگاه آنان مسجد قبا بود (مازندرانیان، 37).
در نیمۀ دوم 1356 ش، مقارن با ماه مبارک رمضان، که به‌سبب تغییر سیاستهای آمریکا در زمینۀ حقوق بشر، فضای سیاسی بازتری در ایران ایجاد شده بود، محمد مفتح اقدام به برگزاری و سازمان‌دهی سخنرانیهایی با حضور چهره‌های معروف ضدحکومت در مسجد قبا کرد. در رمضان این سال، آقایان توسلی، حبیب‌الله پیمان، محمدجواد حجتی کرمانی، مصطفى کتیرایی، کاظم سامی، یدالله سحابی، مهدی بازرگان و پرورش در مسجد قبا سخنرانی کردند و این سخنرانیها با استقبال گستردۀ مردم تهران روبه‌رو شد. حضور پرشور مردم در رمضان 1356 ش در مسجد قبا باعث شد که محمد مفتح به فکر برگزاری نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه بیفتد.
از این پس، فعالیت سیاسی مسجد قبا به ماه رمضان محدود نشد و در این دوره، هر شب در مجلس قبا جلسۀ سخنرانی برگزار می‌شد و گویندگان توانا از روحانی و غیرروحانی برای مردم سخنرانی می‌کردند. این جلسات و سخنرانیها نوعی لشکرکشی سیاسی، تحریک احساسات مردم و نیز ترویج اسلام سیاسی بود (همو، 40- 45).
فعالیتهای مسجد قبا همچنان روند رو به رشدی را طی می‌کرد. با نزدیک شدن به ماه محرم، در یکی از گزارشهای ساواک با اشاره به فعالیتهای این مسجد آمده است: چنانچه به گردانندگان مسجد قبا تذکر لازم داده نشود، ممکن است مانند حسینیۀ ارشاد پایگاهی جهت روحانیان مخالف گردد (نیکبخت، 222).
این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه از اولین شب ماه مبارک رمضان 1357 ش، مسجد قبا و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت شد؛ به طوری که مجالس وعظ و خطابه با حضور چند ده هزار تن برگزار می‌شد. در همین شبها بود که در مسجد قبا، برای نخستین‌بار دربارۀ فاجعۀ سینما رکس آبادان صحبت، و احساسات مردم علیه رژیم پهلوی تحریک شد. حضور پرشمار مردم در رمضان آن سال در مسجد قبا باعث شد تا آیت‌الله محمد مفتح به فکر اقامۀ نماز عید فطر در محلی دیگر به‌جز مسجد قبا باشد؛ چراکه عملاً با توجه به شمار فراوان جمعیت، امکان برگزاری نماز در مسجد وجود نداشت. دکتر مفتح صبح روز عید فطر، الله‌اکبرگویان در حالی که جمعیت انبوهی او را همراهی می‌کردند، از مقابل مسجد قبا به سوی تپه‌های قیطریه حرکت کردند. پس از پایان نماز، مردم از محل برگزاری نماز شروع به راه‌پیمایی کردند. این راه‌پیمایی که تا ساعات آغازین شب ادامه داشت، تبدیل به نقطۀ عطفی در مبارزات مردم علیه رژیم شاه شد (مازندرانیان، 49-52).

فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی

به سبب نوع نگاه امام جماعت و هیئت امنا، فعالیتهای فرهنگی همواره در مسجد قبا جایگاه برجسته‌ای داشت. کتابخانۀ مسجد در 1356 ش تأسیس شد و اکبر گودرزی ــ که بعدها از اعضای اصلی گروه فرقان شد ــ آن را اداره می‌کرد. این کتابخانه نزدیک به 000‘10 تن عضو داشت. ملک شمالی مسجد که از یک ارمنی خریداری شده بود، به فعالیتهای تفریحی و فرهنگی اختصاص یافته بود و دوره‌های آموزشی با نام تقویت درسی در آن تشکیل می‌شد.
مسجد برای فعالیتهای علمی و تحقیقی از دانشمندان مصری نیز دعوت می‌کرد. عبدالفتاح عبدالمقصود که در مورد اهل بیت (ع) تحقیقات گسترده‌ای انجام داده بود، در 1356 ش، مقارن با ولادت امام رضا (ع)، به ایران آمد و در مسجد قبا سخنرانی کرد (همو، 57-61؛ ویژگیها ... ، 56). همچنین آیت‌الله مفتح در سفری که به مصر داشت، از دو استاد برجستۀ اقتصاد اسلامی دانشگاه الازهر برای آمدن به ایران و سخنرانی در سالگرد تأسیس صندوق قرض‌الحسنۀ مسجد قبا دعوت کرد؛ اما پس از بازگشت او از مصر، ساواک از اجرای برنامه جلوگیری کرد (یاران، 30).
به موازات برنامه‌های فرهنگی، هیئت امنای مسجد برای کاستن از دشواریهای اقتصادی تهی‌دستان نیز می‌کوشید و برای این منظور در 1356 ش، اقدام به تأسیس صندوق ذخیرۀ قبا کرد. پس از پیروزی انقلاب خانۀ دیگری که در نزدیکی محل مسجد قرار داشت نیز، خریداری شد و به صندوق ذخیرۀ قبا اختصاص یافت (مازندرانیان، 63).
یکی دیگر از فعالیتهای مسجد قبا که با همت حاج محمدتقی طرخانی انجام شد، پشتیبانی از زخمیها در زمان انقلاب بود. او دو گروه پزشکی تشکیل داد که پنهانی، در خانه‌هایی مستقر می‌شدند و به درمان افرادی می‌پرداختند که در تظاهرات و درگیریها زخمی می‌شدند. افزون‌براین، خرید و اجارۀ منازل برای مخفی ـ کردن افراد مبارز یا برای تشکیل جلسات مخفی و پناه دادن افراد زخمی از دیگر اقدامات حمایتی مسجد قبا بود.

مآخذ

آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شم‌ 500‘15؛ دانش منفرد، علی، خاطرات، به‌کوشش رضا بسطامی، تهران، 1384 ش؛ ساواک و روحانیت، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، بی‌تا؛ مازندرانیان، حمیدرضا، مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی، تهران، 1389 ش؛ نیکبخت، رحیم، زندگی و مبارزات آیت‌الله دکتر مفتح، تهران، 1384 ش؛ ویژگیهای زعامت و رهبری، بی‌جا، 1361 ش؛ هفت هزار روز تاریخ انقلاب اسلامی، تهران، 1371 ش؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، بی‌تا.

محسن مصحفی

صفحه 1 از2
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست