لار، دشت \ dašt-e lār \ ، دشتی وسیع در رشتهکوههـای البـرز میانی، بـر سر راه تـاریخـی ری ـ طبرستان. این دشت در ارتفاع میان 400‘2 تا 200‘4 متر از سطح دریا و بر بالای ارتفاعات البرزِ مرکزی و در سمت غرب قلۀ دماوند واقع شده است. شیب این منطقه از شمال غربی به جنوب شرقی، و آبریز نهایی آن رود هراز است. شمال، غرب و جنوب منطقۀ لار را کوههای بلند در بر گرفته است. آبریز کوههای شمال به طرف جنوب، آبریز کوههای غرب به طرف شرق، و آبریز کوههای جنوب به طرف شمال است. آبریز این کوهها در گذر زمان، موجب پیدایش دهها دره و تنگه در اطراف دشت لار و نیز جریان آب چشمههای آن سبب پیدایش رودخانۀ لار شده است که در گذشته به دره و رودخانۀ هراز میریخت و اکنون در پشت سد لار ذخیره، و بهوسیلۀ لوله به روستای کلان منتقل، و از آنجا برای مصرف مردم تهران به این شهر هدایت میشود. درازای درۀ لار از جنوب شرقی (بلندیهای شمال غربی پلور) به شمال غربی (بلندیهای کلونبستک بزرگ) حدود 70 کمـ و پهنای آن در وسیعترین نقطۀ آن (حوالی یورتقیدر و ناحیۀ خشکهلار) حدود 2 کمـ است. در دامنۀ کوههای بلندی که دشت لار را در بر گرفته است، تپهماهورهای کمارتفاعی وجود دارد که هرچه به رودخانۀ لار نزدیکتر میشوند، کوتاهتر شده، و سرانجام در دشت هموار لار ناپدید میشوند. نام کوهها، درهها، مراتع و رودخانههای اطراف دشت لار در جهت حرکت عقربههای ساعت از محل تاج سد لار به سمت غرب و سپس شمال و سرانجام شرق به این شرح است: در سمت جنوب دشت و سد لار در ارتفاع متوسط 300‘ 3 متر، تیزهکوه، کوه گلزرد و کوه پهنک (امامپهنک) واقع شده که مرز مشترک استانهای مازندران و تهران است. در جنوب این کوهها، درۀ سیاهچال، درۀ سراستخر، کوه قراول، درۀ سیاهچال غربی، کوه ولار، درۀ ولار، کوه اشکریز، درۀ وستان و فراخهکوه قرار دارند که آبریز آنها به ترتیب به روستاهای آبعلی، مبارکآباد، هزاردشت، جعفرآباد، آردینه و جورد در شهرستان دماوند است. در شمال کوههای یادشده، درۀ تیزکوه، درۀ آبامامپهنک، قاسمدره و درۀ سیاهپلاس قرار دارند و آبریز آنها به سمت شمال و دشت و سد لار است. در ارتفاع متوسط 100‘ 3 متری از سطح دریا کوههای سیاهپلاس، چهلبره، فیلزمین، گاوبینی، سرسیاهغار، پرسونانداز، سیاهلت، سیاهریز و آتشکوه، حد جنوبی دشت لار را تعیین میکنند. در جنوب این کوهها، درۀ سیاهرود در جنوب کوه کبود و سیاهکوه، درۀ لارکرود یا لالکرود در شمال روستای ایرا، دزددره در شمال غربی روستای ایرا، درۀ نَردهکوه در شمال روستای علایین، درههای پرشمار شمال روستای لواسان بزرگ، درۀ کوه زارع، درۀ رودخانۀ برگجهان، پنهدره در شمال غربی روستای نیکنامده، درههای آبشار پسچوئک، دشت هویج و سوتستون در شمال روستای افجه، و درۀ روستای کُند بالا و درۀ رودخانۀ بوجان در شمال روستاهای بوجان و ناصرآباد قرار دارند که آب دامنههای جنوبی کوههای یادشده را به سمت جنوب هدایت میکنند. آب این درهها به شاخۀ شرقی رودخانۀ جاجرود و رودخانۀ افجه و سد لتیان میریزد. در شمال کوههای یادشده درۀ قوشخانه واقع در شمال روستای ایرا، درۀ کوه چهلبره، درۀ گلسرداب، درۀ کوه سیاهچال، درۀ خشکهلار واقع در شمال شرقی افجه، و درۀ مزرعۀ کلاک و درۀ گدار در شرق قلۀ پیرزنکلون، آب دامنههای شمالی کوههای این قسمت را به رودخانۀ لار منتقل میکنند. در سمت شمال غربی دشت لار، کوههای مهرچال (912‘ 3 متر)، پیرزنکلون (842‘ 3 متر)، کاسونک (691‘ 3 متر)، خاتونبارگاه (451‘ 3 متر)، اشترگاه، خرسنگ، خاتونبارگاه غربی، خرسنگ جنوبی، خرسنگ شمالی (806‘ 3 متر)، جانستون در شمال روستای آبنیک، و کوه اشتر و قلۀ کوههای ورزآب در شمال روستاهای زایگان و لالان واقعاند. در جنوب این کوهها درۀ رودخانۀ سیروندی در جنوب شرقی روستای گرمابدر، درۀ رودخانۀ خاتونبارگاه در شرق گرمابدر، و رودخانههای گرمابدر، آبنیک، لالان و تلخاب در شمال روستای لالان، آب دامنههای غربی و جنوبی کوههای یادشده را به سمت رودخانۀ جاجرود هدایت میکنند. در شمال کوههای گفتهشده، درههای کوه مرقسر، کوه کافره، کوه کاسونک، درۀ تنگیونزا که در شرق گردنۀ خاتونبارگاه و روستای گرمابدر واقع است، درۀ خرسنگ، درۀ پلک، درۀ گیرینو در شرق کوه خرسنگ شمالی، درۀ نساچر و درۀ دریوک در شمال قلۀ جانستون، و درۀ دوآبخرسنگ در شمال قلههای ورزآب قرار دارند و آب چشمههای دامنههای شرقی و شمالی کوههای نامبرده را به دشت و رودخانۀ لار منتقل میکنند. کوههای موجود در این جبهۀ دشت لار بهسبب ارتفاع زیاد و برفگیربودن، یکی از ذخایر بزرگ آبی و پوشش گیاهی منطقه به شمار میروند. در غرب دشت لار، کوههای خُلنوکوچک (325‘4 متر)، خلنوبزرگ (375‘4 متر)، میشچال (253‘4 متر)، کلونبستک بزرگ و پالونگردن واقعاند که آخرین نقاط و ارتفاعات سمت غربی دشت لار و مرز آن را با استان مازندران و جبهۀ شمال شرقی رودبار قصران تشکیل میدهند. از این منطقه مرز دشت لار به سمت شرق تغییر میکند و به دامنههای غربی قلۀ دماوند میرسد. از درههای غربی کوههای یادشده، درههای متعدد ولایترود است که آب آن از شرق به غرب، پس از گذر از روستاهای دیزین و گاجره در شمال گچسر به رودخانۀ کرج میریزد. در شمال کوههای مذکور، درهها و رودهایی وجود دارد که آبریز آنها از جنوب به شمال و از غرب به شرق است. این رودها سرچشمۀ شاخۀ غربی رودخانۀ هراز را ــ که از شرق جادۀ چالوس آغاز میشود و در جهت غرب به شرق از روستاهای نسن، پیل، تنه، نیکنامده، یوش، یاسل، بلده، زرینکمر، دویلات، ولاشید، تاکر، سوتهتالار، و رزن عبور مینماید ــ تشکیل میدهند، و در محل هردورود به جادۀ هراز و شاخۀ جنوبی رودخانۀ هراز ــ که سرچشمۀ آن از گردنۀ امامزاده هاشم در مرز شهرستان دماوند آغاز میشود و از جنوب به شمال جریان دارد ــ میپیوندند. شاخابههای انتهای غربی رودخانۀ هراز که از دامنههای شرقی قلۀ آزادکوه (با ارتفاع 355‘4 متر) آغاز میشود. شاخههای دیگر آن نوررود، هاچهرود، و انگرود است که در شمال کوه پالونگردن واقعاند و به سمت شمال جریان دارند و در محل اوزکلا و باغبانکلا به رودخانۀ هراز میریزند. در سمت جنوب کوههای نامبرده، دهها دره و رود نسبتاً کوتاه وجود دارد که سرچشمۀ اولیۀ رودخانۀ لار را تشکیل میدهند. در سمت شمال دشت لار در ارتفاع متوسط 500‘ 3 متری از سطح دریا و از سمت غرب به شرق کوههای رستمچال (896‘ 3 متر)، قبله، میشچالک (512‘ 3 متر)، خرسنگ (933‘ 3 متر)، سودر، سرخک، کبود، درهخونی، چپکرو (318‘4 متر)، کاعون (075‘4 متر)، دیوسیاه، سهسنگ (130‘4 متر) و چشمهکلا (934‘ 3 متر) واقعاند. بیشتر این کوهها در محدودۀ مرز استان مازندران قرار دارند، اما آبریز سمت جنوب آنها که غالباً کوتاهتر از درهها و رودهای سمت شمال است، به سوی دشت لار جریان دارد و به رودخانه و سد لار میریزد. رودهای سمت شمال کوههای مذکور از غرب به شرق به ترتیب اینها هستند: بطاهرکلا و خوشرود که از دامنههای شمالی کوه قبله و کوه خرسنگ سرچشمه میگیرند، کمررود که از دامنۀ شمالی کوه سرخک جاری است، رود درۀ گوشلک که از کوه کبود آغاز میشود، و یالرود و حطررود که از دامنههای شمالی کوه چپکرو سرچشمه میگیرند. رودهای ذکرشده در محل روستای کلیک واقع در جنوب غربی بلده به یکدیگر پیوسته، و به شاخۀ غربی رودخانۀ هراز میریزند. در سمت جنوب کوههای نامبرده در این بخش، دهها دره و رود کوتاه وجود دارند که آب آنها به رودخانۀ لار میریزد؛ مهمترین این رودها و درهها درۀ بنورده، کریزکدره، درۀ کوه بنورده، ملیچهدره، درۀ سفیدآب، رودخانۀ دیوآسیاب، درۀ آبسفید و دلیچای نام دارند. رودخانههای دیوآسیاب، آبسفید و دلیچای در سمت شمال مخزن سد لار قرار دارند و پس از آنها دیگر آبریزی به سمت دشت لار وجود ندارد. در سمت شمال 3 رودخانۀ مذکور و در دامنۀ شمالی، کوههای دیوسیاه، سهسنگ و چشمهکلا، و رودهایی مانند سیاهرود، رود پنیری، دریوک، لوتره و آبمشکانبار وجود دارند که آبریز آنها به سمت شرق است و بهسبب وجود ارتفاعات بلند در سمت شمال، به شاخۀ غربی رودخانۀ هراز نمیریزند، بلکه از دامنههای شمالی قلۀ دماوند عبور کرده، در منطقۀ کهرود بالا و کهرود پایین و علیآباد در مسیر جادۀ هراز به شاخۀ جنوبی رودخانۀ هراز میپیوندند. در شرق دشت لار، دره یا رودخانهای که آبریزی در جهت سد لار داشته باشد وجود ندارد. محدودهای که کوههای بلند آنها نام برده شد و درهها و رودخانههای آنها معرفی گشت، حد و مرز 4 جهت دشت لار را تعیین میکنند. این منطقه بهسبب ارتفاع نسبتاً زیاد، زمینهای هموار، پوشش گیاهی انبوه و متنوع، کوههای زنده و غیرفرسوده، و پوشش خاک روی آن برای ادامۀ حیات کاملاً مساعد است. همچنین فراوانی آبهای روان و وجود صدها چشمه با آب بسیار گوارا از مهمترین ویژگیهای این ناحیه از البرز مرکزی است. وسعت دشت لار حدود 300 کمـ2 است که حدود آن مناطق کوهستانی است و بقیۀ آن را دشتی هموار تشکیل میدهد. دشت هموار لار نتیجۀ رسوبات سیلابهای پیاپی درههایی است که از کوههای اطراف در گذر زمان روی هم انباشته شده است. شیب ملایم این دشت که از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد مییابد، به حدی کم است که گاهی جریان آب در آن سرگردان میشود و املاح همراه خود را در سراسر سطح دشت بر جای میگذارد. لایههای غنی رسوبات بر جای مانده موجب رویش انواع گیاهان سردسیری، دارویی و صنعتی در منطقه شده، و افزون بر تأمین علوفۀ دامها در فصل تابستان، توسط عشایر کوچنده برای زمستان ذخیره میشود. دشت لار محل ییلاق عشایری است که در فصل زمستان، قشلاق خود را در استانهای قم، تهران و سمنان سپری میکنند. آنان در اواخر اسفند، دامهای خود را از کویر جمعآوری نموده، بهآرامی به سمت شمال بلندیهای البرز حرکت میکنند و معمولاً در میانۀ خرداد به دشت لار میرسند. این عشایر در دشت لار و در محلهایی که یورت یا خیل نامیده میشود، چادر زده، اتراق میکنند. یورت یا خیل محل خاصی است که عموماً دارای چشمۀ آب، زمینهای بهنسبت هموار و شرایط مکانی غیرسیلخیز است. پیش از آنکه دشت لار بهعنوان منطقۀ حفاظتشده منظور شود، کشاورزی نیز در آنجا صورت میگرفت و بیشتر زمینهای آنجا بهصورت دیم و آبی به زیر کشت محصولات زودبازده مانند گندم، جو، عدس، نخود، ماش و جز آنها میرفت. رودخانۀ لار دارای آبی دائمی و شیرین است. آب این رودخانه تا پیش از برپایی سد لار در 1361 ش به رودخانۀ هراز میریخت. دشت لار در گذشته بهعنوان یکی از پناهگاههای زیستی مردم نیز به شمار میرفت. در دوران حکومت قاجار، مردم تهران بهسبب گرمی هوا و شیوع بیماریهای واگیردار، دو بار توسط حکومت وقت مجبور به کوچ به دشت لار شدند تا بدین وسیله از مرگومیر همگانی جلوگیری شود. احتمالاً در گذشتههای دور نیز چنین استفادهای از دشت لار میشده است. وجود دهها تپه و محوطۀ باستانی و تاریخی که شواهد زندگی انسان در آنها قابل مشاهده است، گویای این مدعا ست. شاید مردم ری در زمان یورش مغولان و تیمورلنگ به این دشت پناه آورده بودند. تعدادی از آثار تاریخی ـ فرهنگی موجود در دشت لار به این شرح است: 1. محوطۀ باستانی تنگ سفیدآب، شمارۀ ثبت 355‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. 2. محوطۀ باستانی موسىکش که هنوز در فهرست آثار ملی ثبت نشده است. 3. قلعهآرو، شمارۀ ثبت 356‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. 4. محوطۀ باستانی کوه عسلعسل که هنوز در فهرست آثار ملی ثبت نشده است. 5. امامزاده پنجتن که بهسبب تخریب بنای تاریخی اولیه و احداث بنای جدید، در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است. 6. کاروانسرا یا رباط چشمۀ دوبرار، شمارۀ ثبت 357‘10، تاریخ ثبت مهر 1382. 7. امامزاده نقارهخانه، شمارۀ ثبت 358‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. 8. کوه نقارهخانه و بقایای معماری تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است. 9. قبرستان یا محوطۀ گبری خرسنگ یا پرسنگ، شمارۀ ثبت 359‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. 10. کاروانسرا یا رباط سنگی آبشار اول سفیدآب، شمارۀ ثبت 360‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. 11. کاروانسرا یا رباط سنگی آبشار دوم سفیدآب، شمارۀ ثبت 361‘10، تاریخ ثبت مهرماه 1382. از ویژگیهای مهم دشت لار، نقش ارتباطی آن میان فلات مرکزی ایران (ری قدیم و تهران جدید) و جلگۀ مازندران بود. راه تاریخی دشت لار از سمت جنوب دارای 4 شاخه بود که در دشت لار به یکدیگر میپیوست و ازطریق عبور از تنگۀ سفیدآب و گردنۀ کبود و کوه پاکبود، به درۀ گوشلک متصل، و از آن طریق به بلده و نور مازندران مرتبط میشد. هرچند این راه، راهی نبود که کاروانهای بزرگ با مسافران و باروبنۀ زیاد بتوانند از آن گذر کنند و عموماً راهی سبکرو به شمار میرفت، اما نقش مهمی در برقراری ارتباط میان شمال و مرکز ایران ایفا میکرد. دشت لار ازطریق جادۀ تهران ـ آمل (هراز) و ناحیۀ پلور ـ سد لار و سرمحیطبانی دلیچای حدود 75 کمـ ، ازطریق رودهن به روستای ایرا و گردنۀ قوشخانه حدود 55 کمـ ، و از مسیر جاجرود به سد لتیان و روستاهای چهارباغ، رسنان، کلان، ایرا و گردنۀ قوشخانه حدود 40 کمـ با تهران فاصله دارد. دشت لار بهسبب موقعیت مکانی یعنی قرارگیری در دامنۀ جنوب غربی قلۀ دماوند و دامنۀ جنوبی مرتفعترین نقطۀ ایران در رشتهکوههای البرز، نیز به سبب وجود اکوسیستمهای کوهستانی بلند و آبی و ویژگیهای خاص جوامع غنی گیاهی و جانوری و رودخانههای لار و هراز، در 1336 ش توسط سازمان شکاربانی و نظارت بر صید مورد حفاظت قرارگرفت. در 1354 ش، این ناحیه با وسعتی در حدود 500‘ 73 هکتار به سطح پارک ملی ارتقا یافت. در 1370 ش، قسمتهای گستردهای از این منطقه بهعنوان مناطق شکار و تیراندازیممنوع معرفی شد و از 1380 ش، با وسعتی در حدود 000‘28 هکتار بهعنوان پارک ملی لار، تحت مدیریت ادارۀ کل حفاظت محیط زیست استان تهران قرارگرفت. منطقۀ وسیعتری از پارک ملی لار که بخشی از آن در استان مازندران جای دارد، در تاریخ 10 / 11 / 1384 ش بهعنوان منطقۀ شکارممنوع اعلام شد. این منطقه دارای حدود 000‘32 هکتار وسعت است و حیاتوحش و گونههای گیاهی آن شبیه پارک ملی لار است. دامنۀ ارتفاعی دشت لار میان 500‘2 تا 200‘4 متر از سطح دریا ست و دمای متوسط سالانۀ آن °5 / 6 سانتیگراد و میانگین بارندگی سالانهاش 760 میلیمتر است و آبوهوایی مرطوب و سرد دارد. بر اثر عوامل اکولوژیکی، توپوگرافی، خاک و دیگر عوامل حیاتی، پوشش گیاهی منطقه از زمانهای بسیار دور، راه تکامل و دگرگونی را پیموده، و در ترکیب آن، بهویژه تحت تأثیر چرای دام، تغییراتی حاصل گشته است. بهطورکلی پوشش گیاهی منطقه از نوع علفزار مشتمل بر گندمیان، پایا، بوتهزارها و پوششهای آلپی است. گیاهان دارویی، صنعتی و خوراکی درۀ لار نیز بسیار متنوع و مشهور است. مجموعاً 405 گونۀ گیاهی متعلق به 48 تیره و 37 تیپ در این منطقه شناسایی شده است که بیشترین گونه متعلق به تیرۀ کاسنی، و کمترین آن متعلق به تیرههای استبرق، پیچک، ناز، سرو، خواجهباشی، پنیرک، ثعلب، ورس، و قیچ است. افزون بر گونههای گیاهی یادشده، میتوان از باریجه، آویشن، موسیر، پیازک، والک، کنگر، گزل، گلپر، چای کوهی، کما، گلگاوزبان، اسپند، شیرینبیان، چوبک، بنفشه، بارهنگ، شنگ، شقایق وحشی و گونههای مختلف قارچ نام برد. برخی از نمونههای گیاهی این منطقه را بهسختی میتوان در مناطق دیگر یافت. پوشش غنی دشت لار مورد توجه دامداران و زنبورداران است و محصولات دامی و عسل تولیدی این منطقه دارای ویژگیهای منحصر بهفردی میباشد. در دشت لار در مجموع 159 گونۀ جانوری از ردۀ پستانداران، پرندگان، خزندگان، دوزیستان و ماهیها شناسایی شدهاند که از آن میان میتوان به اینها اشاره کرد: 28 گونه پستاندار همچون پلنگ، خرس قهوهای، پازن، قوچ البرز، میش، سیاهگوش، گرگ، روباه، گراز، گربۀ وحشی، خرگوش و سمور؛ 105 گونه پرنده نظیر کبک، کبک دری، عقاب طلایی، کرکس و بلدرچین که بخش قابل توجهی از آنها را پرندگان مهاجر تابستانگذران و عبوری مانند دلیچه، سارگپه، بادخورک، درنا، حواصیل، کاکایی و فلامینگو تشکیل میدهند؛ 23 گونه خزنده ازجمله آگاما، گرزهمار و افعی البرزی که دو گونه از آنها جزو گونههای آندمیگ (بومی) حوزه میباشند؛ دوگونه دوزیست که در بیشتر زیستگاههای ایران نیز وجود دارند؛ و ماهی قزلآلای خالقرمز که بهعنوان تنها ماهی منحصربهفرد در محدودۀ این پارک زیست میکند. این ماهی از نادرترین گونههای آبزی جهان است و در آب شیرین رودخانهها و دریاچههای کوهستانیای که دارای آب زلال حاصل از ذوب برفها ست، زندگی میکند. ماهی قزلآلای خالقرمز در بهار و تابستان در طول رودخانه یا دریاچه تغذیه، و در پاییز برای تخمریزی، در جهت عکس جریان آب شنا میکند و خود را به سرچشمهها میرساند. این ماهی جز در زیستگاههای بسیار خاص قادر به زندگی نیست. وجود چشمههای پرآب و روان، آبهای حاصل از ذوب برفها که در طول سال هرگز پایان نمییابد، و همچنین بارشهای جوی، رودخانههای پرشمار کمآب اما دائمی را در لار تشکیل دادهاند که از جملۀ آنها چشمۀ دوبرار، چشمۀ خرسنگ، هفتچشمه، و رودخانههایی نظیر دلیچای، الرم، آبسفید، سیاهپلاس، چهلبره و امامپهنکاند. این چشمهها و رودخانهها تداوم حیات ماهی قزلآلای خالقرمز را در این منطقه امکانپذیر ساختهاند.